جدول جو
جدول جو

معنی نامکمل - جستجوی لغت در جدول جو

نامکمل
(مُ کَمْ مَ)
ناکامل. تکمیل ناشده. ناقص
لغت نامه دهخدا
نامکمل
ناتمام، ناقص
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامکرر
تصویر نامکرر
آنچه تکرار نشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
ناشدنی، محال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامثمر
تصویر نامثمر
بی بر بی بار بی حاصل بی ثمر: (امروزکه باد قبول فضول راکداست وآتش غیرت اکابرخامد... و درخت صناعت نامثمر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامسجل
تصویر نامسجل
ناایستا ایستانگشته پروهان نیافته ثابت نشده نامدلل مقابل مسجل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناعامل
تصویر ناعامل
اکر تار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامحال
تصویر نامحال
آنچه که شدنی نیست مقابل محال ممتنع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامحتمل
تصویر نامحتمل
ناشدنی آنچه که محتمل و ممکن نیست مقابل محتمل
فرهنگ لغت هوشیار
انستوان نااستوان سست سست نا استوار: نخست اندیشه کن آنگاه گفتار که نامحکم بود بی اصل دیوار. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
بینا روشن چشم آنکه چشمش سالم وبی عیب است: مادح خورشید مداح خوداست که دو چشمم سالم و نامرمداست. (مثنوی لغ) مقابل مرمد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامدلل
تصویر نامدلل
بی پروهان مدلل نشده ثابت نشده مقابل مدلل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامسلم
تصویر نامسلم
نامسلمان، غیر مسلمان
فرهنگ لغت هوشیار
نابه جا نام بی جا بدون مسمی بی مسمی. یااسم نامسمی. اسمی که مفهوم لغوی آن بادارنده اسم تطبیق نکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعول
تصویر نامعول
نااستوار بی ارج بی اعتبارنااستوارغیرقابل اعتماد: (همچنان برقاعده اول است وزهدوصلاحش نامعول {مقابل معول
فرهنگ لغت هوشیار
ناواپو ناپوییده ناگفته ناشنوده نادیده ناچشیده آنچه که تکرار نشده: یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرراست. (حافظ) مقابل مکرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
محال، ممتنع، نشدنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناماکول
تصویر ناماکول
نخوردنی بدمزه خورده نشده، غیرقابل خوردن غیر ماکول مقابل ماکول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامامول
تصویر نامامول
آرزونکرده نابیوسا غیرمتوقع غیرمنتظربخلاف آرزو مقابل مامول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازکدل
تصویر نازکدل
زودرنج، حساس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
((مُ کِ))
محال، ناشدنی، نایافتنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
Unlikely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناکامل
تصویر ناکامل
Incapable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناکامل
تصویر ناکامل
niezdolny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناکامل
تصویر ناکامل
неспроможний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
малоймовірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناکامل
تصویر ناکامل
неспособный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
маловероятный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
mało prawdopodobny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناکامل
تصویر ناکامل
incapaz
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
improbable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناکامل
تصویر ناکامل
incapaz
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
improvável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ناقصی، ناقص بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ناممکن
تصویر ناممکن
onwaarschijnlijk
دیکشنری فارسی به هلندی