- نامطبوع
آنچه طبع از آن نفرت داشته باشد، ناپسند، ناخوشایند
معنی نامطبوع - جستجوی لغت در جدول جو
- نامطبوع (مَ)
ناپسند. ناگوار. نامقبول. ناخوش. مکروه. آنچه طبیعت از آن نفرت دارد. بر خلاف طبیعت و درشت. (ناظم الاطباء). ناخوشایند: لاجرم در بزرگی نامقبول و نامطبوعند. (گلستان) ، بی رحم، بیقدر. حقیر. (ناظم الاطباء) ، به چاپ نارسیده. که طبع نشده است. چاپ نشده. غیرمطبوع. خطی
- نامطبوع
ناخوش، نامقبول، ناگوار، ناپسند
- نامطبوع ((مَ))
ناخوشایند
- نامطبوع
ناگوار
- نامطبوع
ناپسند، ناخوشایند، نادلپذیر، نادلپسند، نادلچسب، نادلنشین، نفرت انگیز
متضاد: مطبوع
متضاد: مطبوع
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اداتستان ناروا نادات پاد کیش آنچه که خلاف شرع است حرامغیرقانونی مقابل مشروع: (وبسیارباشدکه بسبب قوت خویش و نفقه عیال مضطرشودبطلب روزی ازوجه نامشروع {یارابطه نامشروع. بطریق غیرشرعی رابطه جنسی یافتن
ضبط نشده پریشانپراکنده، بی ترتیب بی سامان بی ربط: (چون این حرکات نامضبوط واین هذیانات نامربوط ازوی ظاهرگشت گمان بردم که جنون بردل وی مستولی شده است)
ناپذیرفته قبول نشده ناپذیرفته مردود: (چندین ترهات وهذیانات که مردودعقل ونامقبول خرد است ایراد کردم، {ناپسندیده مکروه
نابریده بی نرخ قطع نشده نابریده، غیرقطعی طی نشده} قیمت نامقطوع {مقابل مقطوع
سرزنش نشده کسی که موردطعن وملامت قرارنگرفته مقابل مطعون. کسی که موردطعن قرارنگرفته مقابل مطعون
اناپاتان اناپیتان ناکشته ناکشت کاشته نشده ناکاشته. یازمین نامزروع. زمین بایر (بائر) : (همچنین زمینهای بائرو نامزروع نپیماید)
