جدول جو
جدول جو

معنی نامجرب - جستجوی لغت در جدول جو

نامجرب
(مُ جَرْ رَ)
تجربه ناشده. آزموده ناشده، بی اثر. غیرمجرب. مقابل مجرب.
-دعای نامجرب، دعای بی تأثیر و بی خاصیت، ناآزموده. نکرده کار. ناشی. غمر. بی تجربه
لغت نامه دهخدا
نامجرب
ناآزموده آزموده نشده تجربه ناشده، غیرمجرب بی اثر، ناشی نا آزموده مقابل مجرب
فرهنگ لغت هوشیار
نامجرب
بی تجربه، بی تجربه، ناآزموده، نادیده کار، ناشی
متضاد: آزموده، مجرب
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامکرر
تصویر نامکرر
آنچه تکرار نشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناموری
تصویر ناموری
دارای نام بودن، نیک نامی، شهرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
بداصل، بدگوهر، بدنژاد، فرومایه، رذل، بی عفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامحرم
تصویر نامحرم
مردی که محرم زن نیست، زنی که محرم مرد نباشد، کنایه از بیگانه، کنایه از کسی که رازدار نباشد و به او اعتماد نتوان کرد
فرهنگ فارسی عمید
(مُ را)
اجراناشده. ناگزارده
لغت نامه دهخدا
تصویری از نامرجو
تصویر نامرجو
ناخواسته نامطلوب ناخواسته: (وموجب اوایل نامرجو و مظهر عواقب محمود چگونه است {مقابل مرجو
فرهنگ لغت هوشیار
نابایا، ناسزاوار آنچه که واجب نیست ناواجب، ناروا ناسزاوار. یابه ناوجوب. بناواجب بناحق: حدیث میرخراسان وقصه توزیع بگفت رودکی ازروی فخردراشعار چنانچه داده بداوراهزاردیناری بناوجوب بهم کرده ازصغاروکبار. (ازرقی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامجاز
تصویر نامجاز
ناروا آنکه مجازنیست غیرماذون، ناروا ممنوع مقابل مجاز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامجزی
تصویر نامجزی
بهم آمیخته، مخلوط، جدا نا شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامجوی
تصویر نامجوی
کسی که طالب آوازه و شهرت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
نامنظم، بی نظم و ترتیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامحرم
تصویر نامحرم
بیگانه نسبت به زن یا مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامسری
تصویر نامسری
بی واگیر
فرهنگ لغت هوشیار
ناخود بین خود شکن آنکه مغرورنیست متواضع: ای بترجیح فخر نامعجب وی بعزکمال نامغرور. (مسعود سعد) مقابل معجب
فرهنگ لغت هوشیار
ناواپو ناپوییده ناگفته ناشنوده نادیده ناچشیده آنچه که تکرار نشده: یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرراست. (حافظ) مقابل مکرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناموری
تصویر ناموری
دارای نام بودن، نام دادگی مسمی بودن، شهرت معروفیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامترقب
تصویر نامترقب
نابیوسان نامنتظرنابیوسان مقابل مترقب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
بداصل، بدگوهر، بی عفت، بدکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناتجربه
تصویر ناتجربه
آزموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
((نَ))
بدگوهر، بدنژاد، رذل، فرومایه، بی عفت، ناپاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامحرم
تصویر نامحرم
((مَ رَ))
بیگانه، غریبه، کسی که مورد اعتماد نیست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
پساپیش، نا به سامان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
Frumpily, Messy, Scruffy, Sloppy, Slovenly, Unkempt, Untidily, Untidy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
pouco cavalheiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
desordenadamente, bagunçado, desleixado, desordenado, desgrenhado, de forma desarrumada, desorganizado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
poco caballeroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
desordenadamente, desordenado, desaliñado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
niegentelmeński
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
niechlujnie, bałagan, niechlujny, nieuporządkowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
негентльменский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
неопрятно , беспорядочный , неопрятный , неаккуратный , неряшливый , неубранный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
негентельменський
دیکشنری فارسی به اوکراینی