جدول جو
جدول جو

معنی نامبوب - جستجوی لغت در جدول جو

نامبوب(مُ بَوْ وَ)
نامرتب. باب باب نشده. کتاب یا رساله ای که فصول آن در هم آمیخته و نامرتب باشد. کتابی که مطالب مخصوص هر باب جداگانه و در باب خود نیامده باشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژامبون
تصویر ژامبون
گوشتی که آن را دود داده یا نمک سود کرده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامطلوب
تصویر نامطلوب
طلب نشده، ناخواسته، ناپسند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامطبوع
تصویر نامطبوع
آنچه طبع از آن نفرت داشته باشد، ناپسند، ناخوشایند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامرغوب
تصویر نامرغوب
آنچه پسندیده نباشد، ناپسند، جنس پست و کم بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامربوط
تصویر نامربوط
بی ربط، بی مناسبت، نامناسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامجوی
تصویر نامجوی
کسی که طالب آوازه و شهرت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
ناآزموده آزموده نشده تجربه ناشده، غیرمجرب بی اثر، ناشی نا آزموده مقابل مجرب
فرهنگ لغت هوشیار
نابایا، ناسزاوار آنچه که واجب نیست ناواجب، ناروا ناسزاوار. یابه ناوجوب. بناواجب بناحق: حدیث میرخراسان وقصه توزیع بگفت رودکی ازروی فخردراشعار چنانچه داده بداوراهزاردیناری بناوجوب بهم کرده ازصغاروکبار. (ازرقی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامضبوط
تصویر نامضبوط
ضبط نشده پریشانپراکنده، بی ترتیب بی سامان بی ربط: (چون این حرکات نامضبوط واین هذیانات نامربوط ازوی ظاهرگشت گمان بردم که جنون بردل وی مستولی شده است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقبول
تصویر ناقبول
پذیرفته ناشده، نامقبول، مردود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصبور
تصویر ناصبور
ناشکیبا، ناگزیر ناصابرمقابل صبور، ناگزیر مجبور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامدون
تصویر نامدون
سامان نایافته در هم و بر هم تدوین نشده نامرتب مقابل مدون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامربوط
تصویر نامربوط
نامناسب، بیهوده، دشنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
نامنظم، بی نظم و ترتیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامرغوب
تصویر نامرغوب
نامقبول، مورد میل و رغبت واقع نشده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامسوک
تصویر نامسوک
نازده
فرهنگ لغت هوشیار
نانگاشته پیکر ناپذیرفته تصویرنشده، صورت تحقق نیافته: اندر مشیمه عدم از نطفه وجود هردو مصورند ولی نامصورند. (ناصرخسرولغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامظبوط
تصویر نامظبوط
نیاگاشته دهناد نیافته یاوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامطبوع
تصویر نامطبوع
ناخوش، نامقبول، ناگوار، ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامطلوب
تصویر نامطلوب
ناخواسته نخواهیده ناپسند طلب نشده ناخواسته، ناپسندنامقبول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بامبول
تصویر بامبول
حیله و مکر در کاری، حقه، نادرستی، دوز و کلک، تزویر، تقلب
فرهنگ لغت هوشیار
ناخود بین خود شکن آنکه مغرورنیست متواضع: ای بترجیح فخر نامعجب وی بعزکمال نامغرور. (مسعود سعد) مقابل معجب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعول
تصویر نامعول
نااستوار بی ارج بی اعتبارنااستوارغیرقابل اعتماد: (همچنان برقاعده اول است وزهدوصلاحش نامعول {مقابل معول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعیوب
تصویر نامعیوب
بیظک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامقبول
تصویر نامقبول
ناپذیرفته قبول نشده ناپذیرفته مردود: (چندین ترهات وهذیانات که مردودعقل ونامقبول خرد است ایراد کردم، {ناپسندیده مکروه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامبرور
تصویر نامبرور
ناپسندیده نامقبول، نامرحوم نامغفورمقابل مبرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژامبون
تصویر ژامبون
فرانسوی شورویراز ران یا شانه نمک سود یا دود داده خوک یا گراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بامبول
تصویر بامبول
حقه، تزویر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژامبون
تصویر ژامبون
((مْ بُ))
گوشت (ران یا شانه) دود داده یا نمک سود خوک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامطبوع
تصویر نامطبوع
((مَ))
ناخوشایند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامربوط
تصویر نامربوط
نابسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامرتب
تصویر نامرتب
پساپیش، نا به سامان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامطبوع
تصویر نامطبوع
ناگوار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامطلوب
تصویر نامطلوب
ناپسند
فرهنگ واژه فارسی سره