جدول جو
جدول جو

معنی نامانوس - جستجوی لغت در جدول جو

نامانوس
غیر معتاد، نا آشنا ناشناس نا آشنا خوناگرفته ناآشناناشناخته: (بدین وضع نامعهود و طریق نامالوف آمدن برسبیل تفرد وتجرد موجب نیست ک {یاکلمات (لغات) نامانوس. کلمات (لغات) دور از ذهن
تصویری از نامانوس
تصویر نامانوس
فرهنگ لغت هوشیار
نامانوس
ناآشنا، ناسازگار، نامالوف، نامتجانس، نامجانس، ناهم جنس
متضاد: آشنا، مانوس، مجانس
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نادینوس
تصویر نادینوس
(پسرانه)
شاه بابل
فرهنگ نامهای ایرانی
(مَءْ)
ناآشنا. ناآموخته. غیرمأنوس. غیرمعتاد: بدین وضع نامعهود و طریق نامألوف آمدن برسبیل تفرد و تجرد موجب چیست ؟ (سندبادنامه ص 222).
- کلمات نامأنوس،دور از ذهن و غیرمعتاد
لغت نامه دهخدا
تصویری از نامالوف
تصویر نامالوف
خوناپذیر آنچه بدان انس والفت نگرفته باشند مقابل مالوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامجانس
تصویر نامجانس
نامتجانس ناهم جنس نامانوس مقابل مجانس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامظنون
تصویر نامظنون
کسی که مورد ظن قرارنگرفته مقابل مظنون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناماجور
تصویر ناماجور
بی مزد آنکه بمزد و پاداش خودنرسیده بی مزد
فرهنگ لغت هوشیار
گرفته ناشده، اخذ ناشده، آزاد ناگرفته، آزاد، سرزنش نشده گرفته نشده اخذنشده، گرفتار نشده آزاد، آنکه موردمواخذه قرارنگرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناماذون
تصویر ناماذون
بی پروانه بی دستوری بی اجازه غیرمجازمقابل ماذون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناماکول
تصویر ناماکول
نخوردنی بدمزه خورده نشده، غیرقابل خوردن غیر ماکول مقابل ماکول
فرهنگ لغت هوشیار
ناسهیدنی پرماس ناپذیر، در نیافتنی آنچه که حس نشده، غیرقابل حس غیر قابل تشخیص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامامول
تصویر نامامول
آرزونکرده نابیوسا غیرمتوقع غیرمنتظربخلاف آرزو مقابل مامول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامانند
تصویر نامانند
آنچه که شبیه ومانندنباشد مقابل مانند، ضد (مقدمه الادب)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه جان ندارد غیرذی روح: برآورد از ان و هم پیکرمیان یکی زرد گویای نا جانور. (لوکری) مقابل جانور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لامانور
تصویر لامانور
فرانسوی آبراهنما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابانوس
تصویر تابانوس
خرمگس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامامون
تصویر نامامون
سیجناک بی زنهار نا ایمن غیرمحفوظ مقابل مامون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامأنوس
تصویر نامأنوس
((مَ))
ناآشنا، ناشناخته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
((مَ))
غیرقابل تشخیص، غیرقابل حس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
imperceptible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
isiyoweza kugundulika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
눈에 띄지 않는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
farkedilemez
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
অদৃশ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
अदृश्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
impercettibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
незаметный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
unmerklich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
onzichtbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
непомітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
niezauważalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
inapreciable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
imperceptível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامحسوس
تصویر نامحسوس
不可察觉的
دیکشنری فارسی به چینی