معنی نامحسوس - فرهنگ فارسی معین
معنی نامحسوس
- نامحسوس((مَ))
- غیرقابل تشخیص، غیرقابل حس
تصویر نامحسوس
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نامحسوس
نامحسوس
- نامحسوس
- ناسهیدنی پرماس ناپذیر، در نیافتنی آنچه که حس نشده، غیرقابل حس غیر قابل تشخیص
فرهنگ لغت هوشیار