ناشنونده. نشنو، ناپذیر. ناپذیرنده. که حاضر به شنیدن نیست، بصورت پساوند بدنبال اسم آید و صفت مرکب سازد: سخن ناشنو. پندناشنو. حرف ناشنو. و رجوع به نشنو شود
ناشنونده. نشنو، ناپذیر. ناپذیرنده. که حاضر به شنیدن نیست، بصورت پساوند بدنبال اسم آید و صفت مرکب سازد: سخن ناشنو. پندناشنو. حرف ناشنو. و رجوع به نشنو شود
ناآشنا. بی اطلاع. بی خبر. (ناظم الاطباء) ، ناآشنا. بیگانه. مقابل آشنا: دی همه او بوده ای امروز چون دوری از او؟ ناجوانمردی بود دی دوست و اکنون ناشنا. سنائی. ، غیر معروف. (ناظم الاطباء). ناشناس. نامعروف برابر. یکسان در شمار. مساوی. (ناظم الاطباء)
ناآشنا. بی اطلاع. بی خبر. (ناظم الاطباء) ، ناآشنا. بیگانه. مقابل آشنا: دی همه او بوده ای امروز چون دوری از او؟ ناجوانمردی بود دی دوست و اکنون ناشنا. سنائی. ، غیر معروف. (ناظم الاطباء). ناشناس. نامعروف برابر. یکسان در شمار. مساوی. (ناظم الاطباء)
کر. اصم ّ. (ناظم الاطباء). که نمی شنود. که شنوائی ندارد: بربط از هشت زبان گوید و خود ناشنواست زیبقش گوئی با گوش کر آمیخته اند. خاقانی. ، آنکه مایل به شنیدن نیست. (ناظم الاطباء). ناشنو. که نمی پذیرد. که سخن کسی را قبول نمی کند
کر. اصم ّ. (ناظم الاطباء). که نمی شنود. که شنوائی ندارد: بربط از هشت زبان گوید و خود ناشنواست زیبقش گوئی با گوش کر آمیخته اند. خاقانی. ، آنکه مایل به شنیدن نیست. (ناظم الاطباء). ناشنو. که نمی پذیرد. که سخن کسی را قبول نمی کند
1ـ اگر در خواب احساس کنید با فرد ناشنوایی گفتگو می کنید، علامت آن است که تغییراتی در زندگی شما رخ می دهد و مقامی بالاتر به شما پیشنهاد خواهد شد. ، 2ـ اگر در خواب احساس کنید صدایی نمی شنوید، نشانه آن است که ناعادلانه مورد آزار و اذیت قرار خواهید گرفت.
1ـ اگر در خواب احساس کنید با فرد ناشنوایی گفتگو می کنید، علامت آن است که تغییراتی در زندگی شما رخ می دهد و مقامی بالاتر به شما پیشنهاد خواهد شد. ، 2ـ اگر در خواب احساس کنید صدایی نمی شنوید، نشانه آن است که ناعادلانه مورد آزار و اذیت قرار خواهید گرفت.