جدول جو
جدول جو

معنی ناشنو - جستجوی لغت در جدول جو

ناشنو
(دُ دِهْ)
ناشنونده. نشنو، ناپذیر. ناپذیرنده. که حاضر به شنیدن نیست، بصورت پساوند بدنبال اسم آید و صفت مرکب سازد: سخن ناشنو. پندناشنو. حرف ناشنو. و رجوع به نشنو شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناشنود
تصویر ناشنود
ناشنیده، شنیده نشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
کسی که گوش به پند و اندرز نکند، حرف نشنو، کر
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
ناآشنا. بی اطلاع. بی خبر. (ناظم الاطباء) ، ناآشنا. بیگانه. مقابل آشنا:
دی همه او بوده ای امروز چون دوری از او؟
ناجوانمردی بود دی دوست و اکنون ناشنا.
سنائی.
، غیر معروف. (ناظم الاطباء). ناشناس. نامعروف
برابر. یکسان در شمار. مساوی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
کر. اصم ّ. (ناظم الاطباء). که نمی شنود. که شنوائی ندارد:
بربط از هشت زبان گوید و خود ناشنواست
زیبقش گوئی با گوش کر آمیخته اند.
خاقانی.
، آنکه مایل به شنیدن نیست. (ناظم الاطباء). ناشنو. که نمی پذیرد. که سخن کسی را قبول نمی کند
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
شنیده نشده. (ناظم الاطباء). ناشنوده. ناشنیده، چیزی که لایق و سزاوار شنیده شدن نباشد. (ناظم الاطباء) ، سخن بیهوده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناشنا
تصویر ناشنا
ناآشنابیگانه مقابل آشنا، بی خبربی اطلاع، ناشناس نامعروف
فرهنگ لغت هوشیار
شنوا شنونده. نوعی سیگار که بنام شهر اشنو (اشنویه) (آذربایجان) نامیده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
آنکه نمی شنود، و شنوائی ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشنا
تصویر ناشنا
ناآشنا، بیگانه، بی خبر، بی اطلاع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
((ش نَ))
کر، کسی که شنوایی ندارد
فرهنگ فارسی معین
اصم، کر، حرف نشنو، خودسر
متضاد: شنوا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
1ـ اگر در خواب احساس کنید با فرد ناشنوایی گفتگو می کنید، علامت آن است که تغییراتی در زندگی شما رخ می دهد و مقامی بالاتر به شما پیشنهاد خواهد شد. ، 2ـ اگر در خواب احساس کنید صدایی نمی شنوید، نشانه آن است که ناعادلانه مورد آزار و اذیت قرار خواهید گرفت.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
أصمٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
sourd
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نا آشنا
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
глухой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
หูหนวก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
surdo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
sordo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
بہرا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
חירש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
глухий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
聴覚障害の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
聋的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
kiziwi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
głuchy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
বধির
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
बहरा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
sordo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
taub
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
doof
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناشنوا
تصویر ناشنوا
귀 먹은
دیکشنری فارسی به کره ای