جدول جو
جدول جو

معنی ناشنوا

ناشنوا
(دُ)
کر. اصم ّ. (ناظم الاطباء). که نمی شنود. که شنوائی ندارد:
بربط از هشت زبان گوید و خود ناشنواست
زیبقش گوئی با گوش کر آمیخته اند.
خاقانی.
، آنکه مایل به شنیدن نیست. (ناظم الاطباء). ناشنو. که نمی پذیرد. که سخن کسی را قبول نمی کند
لغت نامه دهخدا