ناآشنا. بی اطلاع. بی خبر. (ناظم الاطباء) ، ناآشنا. بیگانه. مقابل آشنا: دی همه او بوده ای امروز چون دوری از او؟ ناجوانمردی بود دی دوست و اکنون ناشنا. سنائی. ، غیر معروف. (ناظم الاطباء). ناشناس. نامعروف برابر. یکسان در شمار. مساوی. (ناظم الاطباء)
پاشنه، قسمت عقب کف پا مثلاً پاشنۀ پا، آن قسمت از ته کفش که زیر پاشنۀ پا واقع می شود مثلاً پاشنۀ کفش، لبۀ عقب کفش که پشت پاشنۀ پا را می گیرد و اگر آن را بخوابانند زیر پاشنۀ پا می رود