جدول جو
جدول جو

معنی ناش - جستجوی لغت در جدول جو

ناش
دهی ازبلوک خورگام دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت، در 47هزارگزی مشرق رودبار و 17هزارگزی مغرب دیلمان و در منطقه ای کوهستانی و سردسیر واقع است و 850 تن سکنه دارد، آبش از چشمه است و محصولش غلات و بنشن و لبنیات است، مردمش به زراعت و گله داری و شال بافی اشتغال دارند، راه مالرو دارد، اغلب سکنه در فصل پائیز و زمستان برای تأمین معاش به گیلان می روند قراء کوچک چهارشاه و گوهرچال و مگس خانی جزء این ده منظور است دراراضی مزرعۀ چهارشاه آثاری از بقایای بناهای قدیمی دیده می شود، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ص 300)
لغت نامه دهخدا
ناش
گریه، ناله، زاری، فریاد، (ناظم الاطباء)، محتملا تحریف شدۀ نالش است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناشر
تصویر ناشر
نشر کننده، توزیع کننده، پراکنده کننده، کسی که به چاپ و نشر کتاب مشغول است، مؤسسه ای که به چاپ و نشر کتاب مشغول است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشز
تصویر ناشز
مردی که حقوق همسر خود را رعایت نمی کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشو
تصویر ناشو
ناشدنی، نشدنی، محال، غیرممکن، ناشور، ناشسته، شسته نشده، پارچۀ نخی چرک تاب مانند متقال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشی
تصویر ناشی
کسی که هنوز در کار خود استادی و مهارت پیدا نکرده، تازه کار، بی تجربه، پیداشونده، پدیدآمده، ناشیانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
توزیع کننده، نشر دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشد
تصویر ناشد
خواهنده، شناساننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشب
تصویر ناشب
تیردار، تیرانداز
فرهنگ لغت هوشیار
ناشی در فارسی برنا جوانک، تازه کار بی آزمون تازه کارمبتدی بی تجربه، ختم است برغم چندناشی بر خاقانی سخن تراشی. (خاقانی انجمن لغ)، بی تجربه، تازه کار، ناآزموده، بی مهارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشع
تصویر ناشع
بلند و برآمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشط
تصویر ناشط
شادمان، گاو نر دشتی گاو رپدرام سودانی، در رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشص
تصویر ناشص
ناسازوار، خشمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشز
تصویر ناشز
سرپیچنده: از فرمان شوی دشفرمان در پهلوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
((ش))
نشرکننده، منتشر کننده، شخص یا مؤسسه ای که کتب و نشریات را چاپ و منتشر کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشو
تصویر ناشو
((شَ))
نشدنی، محال، غیرممکن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشی
تصویر ناشی
تازه کار، بی تجربه، ناوارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشی
تصویر ناشی
نشأت گیرنده، پیدا شونده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشی
تصویر ناشی
نیازموده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
Promulgator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
promulgateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
mchapishaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
공포자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
yayımlayan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
প্রচারক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
प्रचारक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
promulgatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
afkondiger
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
Verkünder
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
промоутер
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
провозгласитель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
promotor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
promulgador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
promulgador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشر
تصویر ناشر
颁布者
دیکشنری فارسی به چینی