- ناسازوار
- ناسازگار، ناموافق، آنکه سازش ندارد
معنی ناسازوار - جستجوی لغت در جدول جو
- ناسازوار
- آنکه (آنچه) سازش نکند ناموالف ناموافق: (سخت عظیم و بدخوی بود و تند وناسازگار)، مضرناسالم ناگوار (غذا) : که در سینه پیکان تیر تتار بسی بهتراز قوت ناسازگار. (سعدی لغ)، ناهماهنگ ناموزون، ناشایسته (سخن) ناپسند: سخن چند برگفت ناسازگار از آن بیشه و گور و آن مرغزار. (شا. لغ)، نالایق، آنکه قانع نیست ناخرسند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عدم موافقت، مضربودن ناگواری، ناهماهنگی ناموزونی، ناشایستگی (سخن) ناپسندی، عدم لیاقت، قانع نبودن ناخرسندی
ناسازگاری، مخالفت
ضد و نقیض، مغایر، خلاف
چیزی که سزاوار و لایق نباشد
ستیزه جو، دشمن خو، ناموافق
ناموافق، مخالف، بدرفتار، تندخو
نالایق، ناشایسته
ناموافق، مخالف، کسی که با دیگری مخالفت و تندخویی و بدرفتاری کند
Incompatible
incompatível
incompatible
niekompatybilny
несовместимый
несумісний
incompatibel
inkompatibel
incompatible
incompatibile
호환되지 않는
isiyolingana
互換性のない
לא תואם
tidak kompatibel
เข้ากันไม่ได้
غير متفاقٍ
ناسازگار
مغایرت
سست و بی ثبات، ناپایدار
سست، ناپایدار، بی اعتبار