جدول جو
جدول جو

معنی ناخوستن - جستجوی لغت در جدول جو

ناخوستن
(غَ / غِ کَ دَ)
مصدر ناخوست باشد. یعنی چیزی را به پای کوفتن. (برهان قاطع) (ازآنندراج). پایمال کردن. پاسپر نمودن. لگدکوب کردن. (ناظم الاطباء). رجوع به ناخوست شود. مصحف پاخوستن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فاخواستن
تصویر فاخواستن
واخواستن، بازخواستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نااوستا
تصویر نااوستا
آنکه در کار خود مهارت ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
طلب نشده، بدون خواهش، درخواست نشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناخواست
تصویر ناخواست
ناخواسته
به ناخواست: بی قصد، بدون اراده، خلاف میل
فرهنگ فارسی عمید
(کَ تَ / تِ)
هر چیز که آن را به پای کوفته باشند. (برهان قاطع) (آنندراج). جائی که لگدکوب شده باشد. جائی که مسطح و برابر کرده شده باشد. (ناظم الاطباء). ناخوست، بضم خا و سکون واو و سین مهمله در سروری به معنی پای خوست به پای کوفته است، واغلب که این تصحیف باشد چه خوستن به معنی کوفتن است... و طرفه آنکه صاحب برهان ناخواست بر وزن ناراست به همین معنی آورده و ناخواستن (ناخوستن) مصدر این معنی تراشیده و این تصحیف نیست، قیامت است. عفی اﷲ تعالی عنه. ’سراج اللغات بنقل فرهنگ نظام ج 5 ص ما’. ناخوست، لغهً از: نا (نفی، سلب) + خوست = کوست، به معنی ناکوفته است. (حاشیۀ ص 2091 برهان چ معین). مصحف پاخوست (پاخوسته، پایخست، پای خسته). (یادداشت لغت نامه)
لغت نامه دهخدا
(کَم م)
نخواستن. نطلبیدن. طلب نکردن. تقاضا نکردن. درخواست نکردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناخاسته
تصویر ناخاسته
آنکه ازجای بلندنشده، ورنیامده (خمیر) : (خمیر این سخن فطیر است ناخاسته و زلف این عروس مشوش است ناپیراسته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخوست
تصویر ناخوست
ناکوفته
فرهنگ لغت هوشیار
پیخستن با پای بپای کوفتن لگد مال کردن پی سپر کردن: کوفته را کوفتند سوخته را سوخت ورین تن پیخسته را بقهر بپیخست. (کسائی)، درمانده کردن عاجز ساختن: شادی و بقا بادت وزین بیش نگویم کاین قافیه تنگ مرا نیک بپیخست. (عسجدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
بدون تقاضا، خواهش نکرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخواست
تصویر ناخواست
طلب نشده، بلا اراده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادوستی
تصویر نادوستی
دشمنی مقابل دوستی، بی محبتی عدم علاقمندی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه اقرارنکند منکر: یکی پند خوب آمد از هندوان بران خستوانند نا خستوان... (ابوشکور)، آنکه بوجود خدا معترف نیست کافر مقابل خستو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخجسته
تصویر ناخجسته
نحس، شوم، نامبارک، منحوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
((خا تِ))
برخلاف اراده و خواست شخصی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاخواستن
تصویر فاخواستن
((خا تَ))
بازخواستن، باز خواست کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
آلتن، اجباری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناخجسته
تصویر ناخجسته
نا میمون، نامیمون، نامبارک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
Unsolicited, Unwittingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
Inconvenient
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
непроханий , ненавмисно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
unbequem
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
unaufgefordert, unbewusst
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
ongemakkelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
ongevraagd, onbewust
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
незручний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
niewygodny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
неудобный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
непрошеный , невольно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
niezamówiony, nieświadomie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
inconveniente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
inconveniente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
não solicitado, inconscientemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناخواسته
تصویر ناخواسته
no solicitado, involuntariamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی