جدول جو
جدول جو

معنی نابرگرفته - جستجوی لغت در جدول جو

نابرگرفته
(غَ دَ)
برنگرفته. مقابل گرفته.
- نابرگرفته کام، کام برنگرفته. کام نادیده:
یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ماتاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را.
سعدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برگرفته
تصویر برگرفته
برداشته شده، نواخته، پرورده، برای مثال چون قطره بر گرفتۀ خود را جهان سلیم / بر آسمان رساند و از کف رها کند (سلیم - لغتنامه - برگرفته)، بالابرده شده
فرهنگ فارسی عمید
(طِ گِ رِ تَ / تِ)
آزرده خاطر. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دُگِ رِ تَ / تِ)
آنکه چادر پوشیده باشد. (آنندراج) :
باغ از شکوفه لیلی چادرگرفته ای است
از لاله کوه عاشق در خون طپیده ای است.
صائب (از آنندراج).
، پرده دار و نهفته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
باده خوار. میگسار. خراباتی. باده پرست. رجوع به ساغر گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
مشهور. نامی. معروف. نامور. سرشناس: گفتند مردی نام گرفته است. (تاریخ بیهقی ص 412)
لغت نامه دهخدا
(بَ گِ رِ تَ / تِ)
برداشته شده. مأخوذ، خمیدگی: عطف، برگشتگی دم تیغ. برگشتگی دم شمشیرو بیل و غیره. شتر، برگشتگی بام چشم. قلب، برگشتگی لب. کشف، برگشتگی مویهای پیشانی چندان که به دایره ماند. معص، برگشتگی پی پای. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(هَِ / هََ تَ / تِ)
گرفته ناشده. آزاد. غیرمقید:
بخندید و گفت ای خداوند رخش
به دشت آهوی ناگرفته مبخش.
فردوسی.
چو من ناگرفته درآیم ز در
نبرّد مراهیچ بدخواه سر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نام گرفته
تصویر نام گرفته
مشهور، معروف: (گفتند مردی نام گرفته است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگرفته
تصویر برگرفته
برداشته شده، ربوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگرفته
تصویر ناگرفته
گرفته ناشده، آزاد، غیر مقید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگرفته
تصویر برگرفته
((~. گِ رِ تِ))
برداشته شده، ربوده، رانده، محو شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگرفته
تصویر برگرفته
مشتق، ماخوذه، اقتباس
فرهنگ واژه فارسی سره
ماخوذ، مقتبس
فرهنگ واژه مترادف متضاد