ادانشده. تأدیه نشده. کارسازی نشده، تمام نشده. ناقص. نابساخته. که ساخته و پرداخته نشده. نامرتب. غیرمهیا. آماده نشده، صیقل نخورده. که جلادار و صاف و شفاف نیست
ادانشده. تأدیه نشده. کارسازی نشده، تمام نشده. ناقص. نابساخته. که ساخته و پرداخته نشده. نامرتب. غیرمهیا. آماده نشده، صیقل نخورده. که جلادار و صاف و شفاف نیست
رختخواب انداختن گستردن رختخواب ، چیزی را کاملا در محل مخصوصش انداختن: (شیشه را شیشه گر در پنجره جاانداخت)، استخوان از جای در رفته را بجای خود باز آوردن، کسی یا چیزی را بموقعی دلخواه آوردن
رختخواب انداختن گستردن رختخواب ، چیزی را کاملا در محل مخصوصش انداختن: (شیشه را شیشه گر در پنجره جاانداخت)، استخوان از جای در رفته را بجای خود باز آوردن، کسی یا چیزی را بموقعی دلخواه آوردن