جمع واژۀ نائبه. رجوع به نائبه شود: تو مرفه عیش و بدخواهان تو یافته از نائبات عصر عصر. سوزنی. او نائب خداست به رزق من یارب ز نائبات نگهدارش. خاقانی. ثبات عمر تو باد و دوام عافیتت نگاهداشته از نائبات لیل و نهار. سعدی. گریز نیست کسی را زحادثات قضا خلاص نیست تنی را ز نائبات قدر. قاآنی
جَمعِ واژۀ نائبه. رجوع به نائبه شود: تو مرفه عیش و بدخواهان تو یافته از نائبات عصر عصر. سوزنی. او نائب خداست به رزق من یارب ز نائبات نگهدارش. خاقانی. ثبات عمر تو باد و دوام عافیتت نگاهداشته از نائبات لیل و نهار. سعدی. گریز نیست کسی را زحادثات قضا خلاص نیست تنی را ز نائبات قدر. قاآنی
بادهای تند. (آنندراج) (غیاث اللغات) (منتخب اللغات). بادهائی که باران می آورند. (ناظم الاطباء) ، ملائکه ای که رحمت خداوندی را منتشرکرده و آن را به همه جا می رسانند. (ناظم الاطباء)
بادهای تند. (آنندراج) (غیاث اللغات) (منتخب اللغات). بادهائی که باران می آورند. (ناظم الاطباء) ، ملائکه ای که رحمت خداوندی را منتشرکرده و آن را به همه جا می رسانند. (ناظم الاطباء)
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات