جدول جو
جدول جو

معنی میگل - جستجوی لغت در جدول جو

میگل
(دخترانه)
مرکب از می (شراب) + گل
تصویری از میگل
تصویر میگل
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جایی که آب از بالا بدان ریزد و جمع گردد و از سر آن بپایین فرو ریزد، شتر گلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میگو
تصویر میگو
ملخ دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
میگ کوچک ملخک، میگ ملخ (میگو) : احمدا پیش سلیمان می برد پای ملخ هر که اطعمه تحسین میگک میکند. (احمداطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میول
تصویر میول
جمع میل، گرای ها کام ها خواستاری ها، جمع میل، میل ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میگو
تصویر میگو
((مَ یا مِ))
نوعی خرچنگ دریایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منگل
تصویر منگل
((مَ گُ))
دزد، راهزن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منگل
تصویر منگل
((مُ گُ))
منگول، مبتلا به منگلی، نوعی نقص عقلی است که مبتلایان به آن دارای چشم های بادامی و قیافه ای مغولی هستند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منگل
تصویر منگل
شترگلو، مجرای آب در زیر زمین
فرهنگ فارسی معین
جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میل
تصویر میل
دستیابی، خواسته، کشش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میل
تصویر میل
آلت فلزی باریک و دراز به شکل لوله، در ورزش یکی از ادوات ورزش باستانی که از چوب ساخته می شود، آلتی که با آن سرمه به چشم می کشند، آلتی که جراح درون زخم فرومی برد، واحد اندازه گیری مسافت، برابر با یک سوم فرسخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میل
تصویر میل
خواست، تمایل، رغبت
اشتها
محبت
خمیدن، برگردیدن، یک سو شدن، انحراف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مگل
تصویر مگل
قورباغه، وزغ، جانوری از ردۀ دوزیستان با پاهای قوی و پره دار که در آب تخم می ریزد، برخی از انواع آن از بدن خود مایعی رقیق و سمّی جدا می کند، نوزاد بی دست و پای آن دارای سر بزرگ، دم دراز و آبشش است
بزغ، غورباغه، وک، غوک، بک، پک، چغز، جغز، غنجموش، ضفدع، قاس، کلا، کلائو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میگ
تصویر میگ
میگو، جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مگل
تصویر مگل
غوک قورباغه زالو زلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میل
تصویر میل
آلت فلزی باریک و بلند بشکل لوله، آلت ورزشی رغبت کردن، برگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میگ
تصویر میگ
ملخ جراد، ملخ صحرایی که درجنوب ایران باآب نمک جوشانند و خورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میل
تصویر میل
((مِ))
خمیدن، برگردیدن، رغبت، آرزو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میل
تصویر میل
سیخ فلزی، یکی از ادوات ورزش باستانی که از چوب ساخته می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میگ
تصویر میگ
((مَ))
ملخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میل
تصویر میل
Craving
دیکشنری فارسی به انگلیسی
तृष्णा
دیکشنری فارسی به هندی