- مینورخ (دخترانه)
- دارای چهره ای آسمانی و بهشتی
معنی مینورخ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معنویت
چکاوک، پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر، چکاو، چکوک، چاوک، ژوله، جل، جلک، هوژه، خجو، خاک خسپه، نارو، قبّره، قنبره
جل، گونه ای مرغابی که آنرا سرخاب نیز گویند
مونث متنور
مونث میسور، جمع میسورات
گفت: میلورد، برچه امید داشته باشیم و حال آنکه درتمام عالم غیراز شما دیگریک نفری دوست نداریم)
بهشت مانند: شدبرون از سرای مینوفش سرسوی خانه کرد بادل خوش. (هفت پیکر)
روحانی، معنوی
مرز حد، آن سوی ماورا
بهشتی، روحانی، معنوی
روشن شده، روشنایی یابنده
میسر، امکان پذیر، ممکن، شدنی
انتقام کشنده کینه ور: الوتر... کینور کردن
طریقه تنظیم عمل یکدستگاه، تمرین عملیات نظامی، حرکت قسمتهای مختلف ارتش برای انجام نقشه های جنگی
شید یاب، شید ور (شید نور) روشنی یابنده دارای نور
آسان و روان، برهنه یکی از سنگ های نوزده گانه سرواد، اسب تیز تک
مونث منور
آسان کردن، سهل شدن
منسوب به مینو: بهشتی جنتی، معنوی. یا جهان (عالم) مینوی. جهان روحانی دنیا گیتی
پیش نویس، سواد
مرز، حد، ماوراء، آن سو
تمرین عملیات جنگی برای آماده سازی نیروها و نمایش میزان توانایی آنان، رزمایش، به کارگیری ترفندهای زیرکانه برای انجام رساندن کاری، کنایه از خودنمایی کردن