دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد، واقع در 18هزارگزی خاور الشتر با 120 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد، واقع در 18هزارگزی خاور الشتر با 120 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
منسوب به مینا، لاجوردی، (ناظم الاطباء)، مینایی، آنچه به رنگ مینا باشد، مینارنگ، کبودرنگ: فروغ از تست انجم را بر این ایوان مینوگون شعاع از تست مر مه را بر این گردون مینائی، سنائی (دیوان چ مصفا ص 311)، شحنۀ شرع است منشور بقاش سوی آن نه شهر مینائی فرست شب در آن شهر است غوغا ز اختران مهر شحنه سوی غوغائی فرست، خاقانی، زین دایرۀ مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل درساغر مینائی، حافظ، رجوع به مینا و ترکیبات آن شود
منسوب به مینا، لاجوردی، (ناظم الاطباء)، مینایی، آنچه به رنگ مینا باشد، مینارنگ، کبودرنگ: فروغ از تست انجم را بر این ایوان مینوگون شعاع از تست مر مه را بر این گردون مینائی، سنائی (دیوان چ مصفا ص 311)، شحنۀ شرع است منشور بقاش سوی آن نه شهر مینائی فرست شب در آن شهر است غوغا ز اختران مهر شحنه سوی غوغائی فرست، خاقانی، زین دایرۀ مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل درساغر مینائی، حافظ، رجوع به مینا و ترکیبات آن شود
آن که همیشه در مجرائی صاحب خود میرسیده باشد. (بهار عجم) (از آنندراج) : شه سپاه تغافل پی صف آرایی است نقیب ناله صدایی که اشک مجرائی است. ملافقیراﷲ آفرین (از آنندراج). و رجوع به مجرا شود، زر تنخواه و مانند آن که در آن تحقیق و بازپرس را مدخلی نباشد. (آنندراج)
آن که همیشه در مجرائی صاحب خود میرسیده باشد. (بهار عجم) (از آنندراج) : شه سپاه تغافل پی صف آرایی است نقیب ناله صدایی که اشک مجرائی است. ملافقیراﷲ آفرین (از آنندراج). و رجوع به مَجرا شود، زر تنخواه و مانند آن که در آن تحقیق و بازپرس را مدخلی نباشد. (آنندراج)
بیننده خود را در آئینه. (آنندراج). آن که در جلو آئینه می ایستد تا خود را ببییند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دوچار شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، اندیشه کننده در کاری. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، غورۀ خرمای سرخ و زرد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
بیننده خود را در آئینه. (آنندراج). آن که در جلو آئینه می ایستد تا خود را ببییند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دوچار شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، اندیشه کننده در کاری. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، غورۀ خرمای سرخ و زرد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
ده کوچکی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری سوران و 20 هزارگزی خاوری راه مالرو ایرافشان به سوران، دارای 25 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری سوران و 20 هزارگزی خاوری راه مالرو ایرافشان به سوران، دارای 25 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
مخفف میرزاده، امیرزاده، (از یادداشت مؤلف) : این، چو روز بار لشکر پیش میر میرزاد وان چوروز عرض پیلان پیش شاه شهریار، منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 28)، با دهش دست و دین و داد همی باش میر همی باش و میرزاد همی باش، منوچهری
مخفف میرزاده، امیرزاده، (از یادداشت مؤلف) : این، چو روز بار لشکر پیش میر میرزاد وان چوروز عرض پیلان پیش شاه شهریار، منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 28)، با دهش دست و دین و داد همی باش میر همی باش و میرزاد همی باش، منوچهری
دهی است از دهستان خسروشاه بخش اسکو شهرستان تبریز، واقع در 20هزارگزی باختری اسکو با 143 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان خسروشاه بخش اسکو شهرستان تبریز، واقع در 20هزارگزی باختری اسکو با 143 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
نام یکی از دهستان های بخش پاپی شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال بخش واقع و محدود است از شمال به دهستان سرکانه، از جنوب به دهستان کشور، از خاور به رود خانه هزار و از باختر به دهستان کشور. کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی. آب آن از رود خانه سیمرود و چشمه سارهای مختلف. مرتفعترین قلۀ جبال دهستان کوه کلاست. از 7 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 500 تن و قرای مهم آن نای انگیز، خانگاه و صیدنر است و ساکنین از طوایف پاپی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام یکی از دهستان های بخش پاپی شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال بخش واقع و محدود است از شمال به دهستان سرکانه، از جنوب به دهستان کشور، از خاور به رود خانه هزار و از باختر به دهستان کشور. کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی. آب آن از رود خانه سیمرود و چشمه سارهای مختلف. مرتفعترین قلۀ جبال دهستان کوه کلاست. از 7 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 500 تن و قرای مهم آن نای انگیز، خانگاه و صیدنر است و ساکنین از طوایف پاپی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
صفت و حالت و پیشۀ میرزا، نویسندگی ومنشی گری، سلوک و رفتار مانند میرزا، گستاخی و غرور و تکبر، (ناظم الاطباء)، - میرزایی کشیدن، نازبرداری کردن، (غیاث)، ، منسوب به میرزا، آنچه یا آن که به میرزا نسبت دارد، قبای دراز با آستین های فروهشته و گشاد، جبه و بالاپوش دراز آستین بلند، (ناظم الاطباء)، قسمی خربزه، (یادداشت مؤلف)
صفت و حالت و پیشۀ میرزا، نویسندگی ومنشی گری، سلوک و رفتار مانند میرزا، گستاخی و غرور و تکبر، (ناظم الاطباء)، - میرزایی کشیدن، نازبرداری کردن، (غیاث)، ، منسوب به میرزا، آنچه یا آن که به میرزا نسبت دارد، قبای دراز با آستین های فروهشته و گشاد، جبه و بالاپوش دراز آستین بلند، (ناظم الاطباء)، قسمی خربزه، (یادداشت مؤلف)
یکی از سه دهستان بخش ترکمان است که در خاور همین بخش و شمال شهرستان میانه واقع است و عموماً در کوهستان و دامنۀ جنوبی کوه بزکش قرار دارد، ناحیه ای است سردسیر و ییلاقی و دارای مراتع سبز و خرم و 34 آبادی و 17240 تن سکنه است و قراء مهم آن ایشلیق و بالسین و النجارق و گاوینه رود و کزرج است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
یکی از سه دهستان بخش ترکمان است که در خاور همین بخش و شمال شهرستان میانه واقع است و عموماً در کوهستان و دامنۀ جنوبی کوه بزکش قرار دارد، ناحیه ای است سردسیر و ییلاقی و دارای مراتع سبز و خرم و 34 آبادی و 17240 تن سکنه است و قراء مهم آن ایشلیق و بالسین و النجارق و گاوینه رود و کزرج است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. در 22هزارگزی باختر دشتیاری، کنار راه دج به قصرقند. جلگه. گرمسیر. مالاریائی. دارای 150 تن سکنه. آب آن از باران. محصول آنجا غلات، ذرت، لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ سردار زائی هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. در 22هزارگزی باختر دشتیاری، کنار راه دج به قصرقند. جلگه. گرمسیر. مالاریائی. دارای 150 تن سکنه. آب آن از باران. محصول آنجا غلات، ذرت، لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ سردار زائی هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل، واقع در 7هزارگزی شوسۀ اردبیل به آستارا با 555 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل، واقع در 7هزارگزی شوسۀ اردبیل به آستارا با 555 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
ابن زین العابدین همدانی. از تحصیل کردگان در فرانسه و طبیب حضور ناصرالدین شاه و حکیمباشی نایب السلطنه و معلم کل طب و تشریح مدرسه دارالفنون و رئیس کل اطبا و جراحان و داروسازان ایران و مدیر مجلس حفظ صحت نظامی و مردی فاضل و آشنابه علوم عربیه و ادب و ریاضی و فنون علمی و زبان فرانسه بوده است و آثاری گرانبها از تألیف و ترجمه دارد که از آن جمله است: کتاب جواهرالتشریح که از فرانسه ترجمه و با بهترین صورت مصور کرده و در 1306 ه. ق. در طهران به چاپ سنگی رسیده است. و نیز رجوع به مقدمۀ جواهرالتشریح معروف به تشریح میرزاعلی شود
ابن زین العابدین همدانی. از تحصیل کردگان در فرانسه و طبیب حضور ناصرالدین شاه و حکیمباشی نایب السلطنه و معلم کل طب و تشریح مدرسه دارالفنون و رئیس کل اطبا و جراحان و داروسازان ایران و مدیر مجلس حفظ صحت نظامی و مردی فاضل و آشنابه علوم عربیه و ادب و ریاضی و فنون علمی و زبان فرانسه بوده است و آثاری گرانبها از تألیف و ترجمه دارد که از آن جمله است: کتاب جواهرالتشریح که از فرانسه ترجمه و با بهترین صورت مصور کرده و در 1306 هَ. ق. در طهران به چاپ سنگی رسیده است. و نیز رجوع به مقدمۀ جواهرالتشریح معروف به تشریح میرزاعلی شود