جدول جو
جدول جو

معنی میراشکار - جستجوی لغت در جدول جو

میراشکار
میرشکار، آن که کشته های کشاورزان را نگاهبانی کند، دشت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میرشکار
تصویر میرشکار
کسی که مامور و متصدی آماده ساختن وسایل شکار است، سرپرست و نگهبان شکارگاه، بزرگ شکارچیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میناکار
تصویر میناکار
کسی که میناکاری می کند، میناساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیرشکار
تصویر شیرشکار
شکارکنندۀ شیر، مردی که شیر شکار می کند، کنایه از دلیر، شجاع
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
عمل و شغل میرشکار:
بر من خیال میرشکاری حرام باد
در صید باز رشته ز پای مگس کشم.
نورالدین ظهوری.
رجوع به میرشکار شود
لغت نامه دهخدا
(اَ جُ اَ)
متهوّر و باجرأت. (ناظم الاطباء) ، شکارکننده شیر. آنکه شیر را صید کند، کنایه از دلیر. شجاع. (فرهنگ فارسی معین) :
در بزم درم باری ودینارفشانیست
در رزم مبارزشکر و شیرشکاریست.
فرخی (دیوان ص 22)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
رئیس و مهتر شکارچیان. (ناظم الاطباء). مهتر قورچیان. (آنندراج). لقب رئیس شکارچیان شاه. شکارچی باشی. (یادداشت مؤلف). لقب مهتر نخجیرگران دربار، قوشچی باشی و بازدار و دارندۀ مرغان شکاری. (ناظم الاطباء). مهتر قوشچیان شاه چه قوش به معنی باز شکاری است و قوشچی یعنی مسؤول و دارندۀ باز شکاری سلطنتی. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دُ پَ)
میناساز، (ناظم الاطباء)، استادی که کار مینائی کرده باشد، (آنندراج)، آنکه میناکاری کند، کسی که میناهای ملون را آب کرده بر ظرف طلا یا نقره کار کند و بدل رنگهای جواهر نماید، (انجمن آرا)، رجوع به میناساز و میناگر شود، کار کرده و ساخته با مینا، مینا کار کرده، (آنندراج)، آنچه بر روی آن میناکاری شده باشد:
شیشۀ ما محتسب از بس که بر دیوار زد
کرد میناکار آخر خانه خمار را،
ملاطاهر غنی (از آنندراج)،
- خانه میناکار، خانه ای که در آن میناکاری شده باشد،
- قصر میناکار، قصری که در آن میناکاری شده باشد
لغت نامه دهخدا
(اَ شِ)
رئیس و مهتر شکارچیان. میرشکار. رجوع به میرشکار شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
آنکه در کارخانه متصدی تراشیدن آهن و پولاد است
لغت نامه دهخدا
تصویری از میرشکار
تصویر میرشکار
کسی که بر شکارچیان پادشاه وامیر ریاست دارد مهتر صیادان: (مهدی قلی خان و میر شکار و سایراسب انداختند در نارا گرفتند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر شکار
تصویر شیر شکار
شکار کننده شیر آنکه شیر را صید کند، دلیر شجاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میرشکاری
تصویر میرشکاری
عمل و شغل میر شکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراشکار
تصویر تراشکار
کسی که آلات و ابزار آهنی را بوسیله ماشین مخصوص تراشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میناکار
تصویر میناکار
آنکه میناکاری کند میناساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میرشکار
تصویر میرشکار
((ش))
کسی که بر شکارچیان پادشاه و امیر ریاست دارد، مهتر صیادان
فرهنگ فارسی معین
میناساز، میناگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کسی که از طرف مردم روستا برای حفاظت از مزارع و شکار خوک
فرهنگ گویش مازندرانی