دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 37هزارگزی باختری گرمی با 120 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 37هزارگزی باختری گرمی با 120 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
مباشر و ناظر تقسیم آبها، (ناظم الاطباء)، باغبان که آب رسانی ذمۀ او باشد، (از غیاث)، آبران، آبرانه، قلاّد، آب بخش، آبیار، اویار، آن که آب را بخشد، (یادداشت مؤلف)، آن که بر سهمیۀ هر خانه یا باغ یا کشتزار از آب رود یا نهر یا قنات یا چشمه نظارت دارد و شغل او رساندن سهم آب هرکس به اوست در موعدهای مقرر: چند بینی گردش دولاب را سر برون کن هم ببین میراب را، مولوی، می شکافد سینه ام را عاقبت همچون صدف می دهد گر قطره ای میراب این دریا مرا، کلیم کاشی (از آنندراج)، در بیان تفصیل شغل میراب دارالسلطنۀ اصفهان تعیین مادی سالاران و تنقیۀ انهار و جداول و رسانیدن آب زاینده رود به تمامی محال اصفهان که از آب رودخانه شرب می شود، (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 50)، داروغۀ گذر دریاکه کشتیها به اختیار او باشد، (غیاث)
مباشر و ناظر تقسیم آبها، (ناظم الاطباء)، باغبان که آب رسانی ذمۀ او باشد، (از غیاث)، آبران، آبرانه، قَلاّد، آب بخش، آبیار، اویار، آن که آب را بخشد، (یادداشت مؤلف)، آن که بر سهمیۀ هر خانه یا باغ یا کشتزار از آب رود یا نهر یا قنات یا چشمه نظارت دارد و شغل او رساندن سهم آب هرکس به اوست در موعدهای مقرر: چند بینی گردش دولاب را سر برون کن هم ببین میراب را، مولوی، می شکافد سینه ام را عاقبت همچون صدف می دهد گر قطره ای میراب این دریا مرا، کلیم کاشی (از آنندراج)، در بیان تفصیل شغل میراب دارالسلطنۀ اصفهان تعیین مادی سالاران و تنقیۀ انهار و جداول و رسانیدن آب زاینده رود به تمامی محال اصفهان که از آب رودخانه شرب می شود، (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 50)، داروغۀ گذر دریاکه کشتیها به اختیار او باشد، (غیاث)
قطعه ای کوچک از چوب، استخوان، فلز، پلاستیک و امثال آنکه برای نواختن سازهای زهی به کار می رود، نوعی دام به صورت کیسۀ توری دسته دار که با آن پرنده را در هوا یا روی زمین صید می کنند یا در آب با آن ماهی می گیرند، دام
قطعه ای کوچک از چوب، استخوان، فلز، پلاستیک و امثال آنکه برای نواختن سازهای زهی به کار می رود، نوعی دام به صورت کیسۀ توری دسته دار که با آن پرنده را در هوا یا روی زمین صید می کنند یا در آب با آن ماهی می گیرند، دام
اونوره گابریل ریکتی کنت دو (1749-1791 میلادی). سیاستمدار انقلابی نامی فرانسه، زندگی وی پیش از سال 1789 به یک سلسله زیاده رویها و مشاجرات با پدرش گذشت و بفرمان وی بارها توقیف شد و به زندان افتاد. با آنکه از طبقۀ نجبا و اعیان بود در سال 1789 از طرف طبقۀ سوم ملت فرانسه به نمایندگی انتخاب شد و به علت فصاحت و بلاغتی که داشت بزودی شهرت فراوان یافت. وی خواستار سلطنت مشروطه بود، اما در سال 1789 مخفیانه با شاه و ملکه سازش کرد و میانه روی پیشه کردو از این رو مورد حمله و انتقاد ژاکوبن ها قرار گرفت و پیش از آنکه سازش او با دربار برملا گردد درگذشت ویکتور ریکتی مارکی دو (1715- 1789 میلادی). سیاستمدار فرانسوی و رهبر فیزیوکرات های آن کشور است و پدر اونوره گابربل ریکتی کنت دو میرابو
اونوره گابریل ریکتی کنت دو (1749-1791 میلادی). سیاستمدار انقلابی نامی فرانسه، زندگی وی پیش از سال 1789 به یک سلسله زیاده رویها و مشاجرات با پدرش گذشت و بفرمان وی بارها توقیف شد و به زندان افتاد. با آنکه از طبقۀ نجبا و اعیان بود در سال 1789 از طرف طبقۀ سوم ملت فرانسه به نمایندگی انتخاب شد و به علت فصاحت و بلاغتی که داشت بزودی شهرت فراوان یافت. وی خواستار سلطنت مشروطه بود، اما در سال 1789 مخفیانه با شاه و ملکه سازش کرد و میانه روی پیشه کردو از این رو مورد حمله و انتقاد ژاکوبن ها قرار گرفت و پیش از آنکه سازش او با دربار برملا گردد درگذشت ویکتور ریکتی مارکی دو (1715- 1789 میلادی). سیاستمدار فرانسوی و رهبر فیزیوکرات های آن کشور است و پدر اونوره گابربل ریکتی کنت دو میرابو
شغل و پیشۀ میراب، عمل میراب، عمل مباشرت و نظارت بر تقسیم آب: خضر نتواند به آب زندگی از ما خرید منصب میرابی سرچشمۀ آئینه را، میرزاصائب، رجوع به میراب شود، حقی که به جهت تقسیم آب به میرابها دهند
شغل و پیشۀ میراب، عمل میراب، عمل مباشرت و نظارت بر تقسیم آب: خضر نتواند به آب زندگی از ما خرید منصب میرابی سرچشمۀ آئینه را، میرزاصائب، رجوع به میراب شود، حقی که به جهت تقسیم آب به میرابها دهند
دهی است از دهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در 95هزارگزی شمال میناب با 200 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در 95هزارگزی شمال میناب با 200 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)