توت فرنگی، میوه ای سرخ رنگ و ترش طعم شبیه توت و درشت تر از آنکه ملین، ادرارآور، تصفیه کنندۀ خون و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کم خون و مبتلایان به بیماری های سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه و تصلب شرائین نافع است، بوتۀ این میوه کوچک با برگ های درشت و ساقه های باریک خزنده است، چیلک، شاکله، چلم
توت فَرَنگی، میوه ای سرخ رنگ و ترش طعم شبیه توت و درشت تر از آنکه ملین، ادرارآور، تصفیه کنندۀ خون و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کم خون و مبتلایان به بیماری های سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه و تصلب شرائین نافع است، بوتۀ این میوه کوچک با برگ های درشت و ساقه های باریک خزنده است، چیلَک، شاکَلَه، چَلَم
توت فرنگی. چیلک. شاکله. چلم. در عربی آن را فروله و شلیک خوانند. گیاهی از خانوادۀ گلسرخیان و از تیره چیالک هاست و چند سال عمر میکند. جوانه ای میزند که نمو آن ساقۀ خزندۀ چیالک را تشکیل میدهد. این ساقه بر زمین میخزد، و از بندهای خود آنجا که مجاور با زمین است ریشه ها بجا میگذارد که در زمین فرومیرود و ساقۀ هوایی از آن خارج میشود و به این ترتیب بوتۀ تازه ای بوجود می آید. برگهایش مرکب سه تائی است به این ترتیب که دمبرگ اصلی به سه برگچه که کناره های آن دندانه دارد منتهی میشود. گلهایش سفید و از پنج گلبرگ منظم جدا از هم تشکیل شده است و پرچمهای بسیار دارد و بساک آنها بسوی درون برگشته است. مادگی آنها از چندین برچۀ آزاد مرکب میباشد و هر برچه دارای یک تخمدان و خامه و کلاله است. خانه تخمدان بسیار کوچک و دارای دو تخمک میباشد و غالباً یکی از تخمکها پس از تشکیل لاغر میگردد و از میان میرود. برچه ها بر نهنجی محدب قرار گرفته و میوۀ مرکبی میسازند که مواد غذائی در آن جمع میشود. میوۀآن از فندقۀ (ساده ترین میوه های خشک ناشکوفا) بسیار تشکیل میشود از این رو آن را چندین فندقه ای مینامند. این گیاه جدا کاسبرگ است و در نواحی معتدل میروید. میوه های چیالک وحشی یا جنگلی معطر و کوچک است و در تیرماه و مرداد ماه میرسد. چیالک از پایان قرن شانزدهم به بعد کاشته میشود و امروز بیشتر از ششصد نوع مختلف از این گیاه میشناسند که به سه گروه آنها را میتوان تقسیم کرد. دشمنان سرسخت چیالک ها نوزادان سوسکهای طلائی، وقتی که بحالت کرم میباشند، و حلزون ها و مورچه ها هستند. از امراض شایع چیالک اهلی و وحشی یکی مرض سکه های قرمز است. قارچ مولد این بیماری در سطح زبرین برگ لکه های مدور کوچک بقطر یک تا سه میلیمتر به رنگ قرمز یا بنفش بوجود می آورد و وسط این لکه ها به علت مرگ سلولهای بافت زیرین ابتدا سفید و بعد خاکستری میشود و سپس میریزد به این ترتیب به برگ منظرۀ غربال مانندی میدهد. رنگ حاشیۀ لکه ها ارغوانی روشن یا قهوه ای خاکستری است. علاوه بر برگ دمبرگ هم مورد حملۀ این قارچ قرار میگیرد. در این حال لکه های بیضی شکل در جهت طول دمبرگ تشکیل مییابد. رجوع به چیلک شود
توت فرنگی. چیلک. شاکله. چلم. در عربی آن را فروله و شُلیک خوانند. گیاهی از خانوادۀ گلسرخیان و از تیره چیالک هاست و چند سال عمر میکند. جوانه ای میزند که نمو آن ساقۀ خزندۀ چیالک را تشکیل میدهد. این ساقه بر زمین میخزد، و از بندهای خود آنجا که مجاور با زمین است ریشه ها بجا میگذارد که در زمین فرومیرود و ساقۀ هوایی از آن خارج میشود و به این ترتیب بوتۀ تازه ای بوجود می آید. برگهایش مرکب سه تائی است به این ترتیب که دمبرگ اصلی به سه برگچه که کناره های آن دندانه دارد منتهی میشود. گلهایش سفید و از پنج گلبرگ منظم جدا از هم تشکیل شده است و پرچمهای بسیار دارد و بساک آنها بسوی درون برگشته است. مادگی آنها از چندین برچۀ آزاد مرکب میباشد و هر برچه دارای یک تخمدان و خامه و کلاله است. خانه تخمدان بسیار کوچک و دارای دو تخمک میباشد و غالباً یکی از تخمکها پس از تشکیل لاغر میگردد و از میان میرود. برچه ها بر نهنجی محدب قرار گرفته و میوۀ مرکبی میسازند که مواد غذائی در آن جمع میشود. میوۀآن از فندقۀ (ساده ترین میوه های خشک ناشکوفا) بسیار تشکیل میشود از این رو آن را چندین فندقه ای مینامند. این گیاه جدا کاسبرگ است و در نواحی معتدل میروید. میوه های چیالک وحشی یا جنگلی معطر و کوچک است و در تیرماه و مرداد ماه میرسد. چیالک از پایان قرن شانزدهم به بعد کاشته میشود و امروز بیشتر از ششصد نوع مختلف از این گیاه میشناسند که به سه گروه آنها را میتوان تقسیم کرد. دشمنان سرسخت چیالک ها نوزادان سوسکهای طلائی، وقتی که بحالت کرم میباشند، و حلزون ها و مورچه ها هستند. از امراض شایع چیالک اهلی و وحشی یکی مرض سکه های قرمز است. قارچ مولد این بیماری در سطح زبرین برگ لکه های مدور کوچک بقطر یک تا سه میلیمتر به رنگ قرمز یا بنفش بوجود می آورد و وسط این لکه ها به علت مرگ سلولهای بافت زیرین ابتدا سفید و بعد خاکستری میشود و سپس میریزد به این ترتیب به برگ منظرۀ غربال مانندی میدهد. رنگ حاشیۀ لکه ها ارغوانی روشن یا قهوه ای خاکستری است. علاوه بر برگ دمبرگ هم مورد حملۀ این قارچ قرار میگیرد. در این حال لکه های بیضی شکل در جهت طول دمبرگ تشکیل مییابد. رجوع به چیلک شود
قریه ای است از قرای طوس و محمد بن فضل بن علی مارشکی مکنی به ابوالفتح از آن قریه است. (از معجم البلدان). دهی است از دهستان چولائی خانه در بخش حومه وارداک شهرستان مشهد، کوهستانی و سردسیر است و 3623 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
قریه ای است از قرای طوس و محمد بن فضل بن علی مارشکی مکنی به ابوالفتح از آن قریه است. (از معجم البلدان). دهی است از دهستان چولائی خانه در بخش حومه وارداک شهرستان مشهد، کوهستانی و سردسیر است و 3623 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام سلسله ای از فرمانروایان مصر (650 -922 هجری قمری / 1252- 1517 میلادی) بدین توضیح که جمع مملوک ممالیک و بمعنی غلام است و بیشتر این کلمه را درمورد غلامان سفیدپوست به کار می برده اند و از آنجا که سلاطین ’ممالیک’ مصر از غلامان ترک یا چرکسی بودند که ابتدا در جزء قراولان مزدور الملک الصالح ایوب قرار داشتند بدین نام نامیده شده اند. اولین ایشان شجرهالدر زوجه الملک الصالح است، اگرچه چند سالی اسماً سلطنت با موسی از بازماندگان خاندان ایوبی بود، ولی پس از او ممالیک رسماً سلطنت مصر را به دست گرفتند و ایشان دو طبقه اند: ممالیک بحری و ممالیک برجی و این دوطبقه تا نیمۀ اول قرن دهم هجری مصر و شام را تحت اداره و حکومت خود داشتند و افراد آن سلسله ها با وجودسلطنت کوتاه و جنگهای داخلی دائمی و کشتن یکدیگر ممالک خویش را به خوبی اداره می کردند و شهر قاهره هنوزاز دورۀ سلطنت ایشان آثاری دارد که نمایندۀ عشق وعلاقۀ سلاطین مملوک به صنایع مستظرفه و بناست. ممالیک علاوه بر این مردمانی جنگ آور و دلیر بودند و در مقابل صلیبیون عیسوی و نیز اردوهای تاتار مقاومتهای سخت کردند، مخصوصاً تاتارها را که در قرن هفتم هجری بر آسیا استیلا یافته و مصر را طرف تهدید قرار داده بودند چند بار مغلوب نمودند. دورۀ حکومت ممالیک بحری درسال 792 هجری قمری به دست ممالیک برجی از میان رفت و ممالیک برجی را به سال 922 هجری قمری سلاطین عثمانی از میان برداشتند. (از طبقات سلاطین اسلام لین پول ترجمه عباس اقبال صص 70- 75). رجوع به بحری و برجی شود
نام سلسله ای از فرمانروایان مصر (650 -922 هجری قمری / 1252- 1517 میلادی) بدین توضیح که جمع مملوک ممالیک و بمعنی غلام است و بیشتر این کلمه را درمورد غلامان سفیدپوست به کار می برده اند و از آنجا که سلاطین ’ممالیک’ مصر از غلامان ترک یا چرکسی بودند که ابتدا در جزء قراولان مزدور الملک الصالح ایوب قرار داشتند بدین نام نامیده شده اند. اولین ایشان شجرهالدر زوجه الملک الصالح است، اگرچه چند سالی اسماً سلطنت با موسی از بازماندگان خاندان ایوبی بود، ولی پس از او ممالیک رسماً سلطنت مصر را به دست گرفتند و ایشان دو طبقه اند: ممالیک بحری و ممالیک برجی و این دوطبقه تا نیمۀ اول قرن دهم هجری مصر و شام را تحت اداره و حکومت خود داشتند و افراد آن سلسله ها با وجودسلطنت کوتاه و جنگهای داخلی دائمی و کشتن یکدیگر ممالک خویش را به خوبی اداره می کردند و شهر قاهره هنوزاز دورۀ سلطنت ایشان آثاری دارد که نمایندۀ عشق وعلاقۀ سلاطین مملوک به صنایع مستظرفه و بناست. ممالیک علاوه بر این مردمانی جنگ آور و دلیر بودند و در مقابل صلیبیون عیسوی و نیز اردوهای تاتار مقاومتهای سخت کردند، مخصوصاً تاتارها را که در قرن هفتم هجری بر آسیا استیلا یافته و مصر را طرف تهدید قرار داده بودند چند بار مغلوب نمودند. دورۀ حکومت ممالیک بحری درسال 792 هجری قمری به دست ممالیک برجی از میان رفت و ممالیک برجی را به سال 922 هجری قمری سلاطین عثمانی از میان برداشتند. (از طبقات سلاطین اسلام لین پول ترجمه عباس اقبال صص 70- 75). رجوع به بحری و برجی شود
جمع واژۀ مملوک. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار). جمع واژۀ مملوک، و آن غلام و کنیز و دیگر اشیا باشد. (از غیاث اللغات). بندگان. غلامان و کنیزان. ملک کرده شده ها از غلام و کنیز: امیر آلتونتاش حاجب خاص را با سایر خواص ممالیک خویش در قلب بداشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 349). سعادت نامی از ممالیک او را بر دوش از قلعه ای که معتقل او بود به نشیب آورد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 312). پیرامن آن بساط دو سماط از ممالیک و غلامان ترک با زینتی کامل بداشتند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 332). پانصد غلام از ممالیک خاص نزدیک مجلس بایستادند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 333). نوح وزارت به بوعلی بلعمی مقرر کرد و ضبط آن قدر که از ممالیک و ممالک باقی بود به دست او بازداد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 117). از بهر خدا که مالکان جور چندین نکنند بر ممالیک. سعدی. بدین دیه از ممالیک اویک راوریسان نام بوده است. دارا گفت: این دیه را به نام او کنید. (تاریخ قم ص 84) ، جمع واژۀ مملکت. (ناظم الاطباء) ، اما صحیح در این مورد ممالک است بدون یاء. (یادداشت لغت نامه)
جَمعِ واژۀ مملوک. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار). جَمعِ واژۀ مملوک، و آن غلام و کنیز و دیگر اشیا باشد. (از غیاث اللغات). بندگان. غلامان و کنیزان. ملک کرده شده ها از غلام و کنیز: امیر آلتونتاش حاجب خاص را با سایر خواص ممالیک خویش در قلب بداشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 349). سعادت نامی از ممالیک او را بر دوش از قلعه ای که معتقل او بود به نشیب آورد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 312). پیرامن آن بساط دو سماط از ممالیک و غلامان ترک با زینتی کامل بداشتند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 332). پانصد غلام از ممالیک خاص نزدیک مجلس بایستادند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 333). نوح وزارت به بوعلی بلعمی مقرر کرد و ضبط آن قدر که از ممالیک و ممالک باقی بود به دست او بازداد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 117). از بهر خدا که مالکان جور چندین نکنند بر ممالیک. سعدی. بدین دیه از ممالیک اویک راوریسان نام بوده است. دارا گفت: این دیه را به نام او کنید. (تاریخ قم ص 84) ، جَمعِ واژۀ مملکت. (ناظم الاطباء) ، اما صحیح در این مورد ممالک است بدون یاء. (یادداشت لغت نامه)
کیلک. کیلو. زالزالک. (فرهنگ فارسی معین). زالزالک. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، قسمی از ولیک را در شیراز کیالک نامند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ولیک شود، توت فرنگی. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
کیلک. کیلو. زالزالک. (فرهنگ فارسی معین). زالزالک. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، قسمی از ولیک را در شیراز کیالک نامند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ولیک شود، توت فرنگی. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
جمع واژۀ مسلک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به مسلک شود. راهها. طرق. طریقها: ضبط مسالک و حفظ ممالک... به سیاست منوط. (کلیله و دمنه). امروز افضل پادشاهان وقت است به اصل و نسب... و امن داشتن مسالک و ساکن داشتن ممالک به رأی راست و خرد روشن. (چهارمقاله ص 2). کسری از این ممالک و صد کسری و قباد خطوی از این مسالک وصد خطۀ ختا. خاقانی. از مشارق ممالک و مطالع مسالک او شموس انصاف... را طلوع داد. (سندبادنامه ص 8). و آن دگر مشرف ممالک بود باژخواه همه مسالک بود. نظامی. - مسالک و ممالک، راهها و مملکتها. طرق و بلدان. - علم مسالک و ممالک، جغرافیا. علم جغرافیا. - کتب مسالک و ممالک، کتب جغرافیا: و اندرکتاب مسالک و ممالک آورده است... (تاریخ بخارا ص 22، 23). هر که کتاب مسالک و ممالک خوانده است و طول و عرض این دیار بشناخته بر وی پوشیده نماند. (کلیله و دمنه)
جَمعِ واژۀ مَسلک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به مسلک شود. راهها. طرق. طریقها: ضبط مسالک و حفظ ممالک... به سیاست منوط. (کلیله و دمنه). امروز افضل پادشاهان وقت است به اصل و نسب... و امن داشتن مسالک و ساکن داشتن ممالک به رأی راست و خرد روشن. (چهارمقاله ص 2). کسری از این ممالک و صد کسری و قباد خطوی از این مسالک وصد خطۀ ختا. خاقانی. از مشارق ممالک و مطالع مسالک او شموس انصاف... را طلوع داد. (سندبادنامه ص 8). و آن دگر مشرف ممالک بود باژخواه همه مسالک بود. نظامی. - مسالک و ممالک، راهها و مملکتها. طرق و بلدان. - علم مسالک و ممالک، جغرافیا. علم جغرافیا. - کتب مسالک و ممالک، کتب جغرافیا: و اندرکتاب مسالک و ممالک آورده است... (تاریخ بخارا ص 22، 23). هر که کتاب مسالک و ممالک خوانده است و طول و عرض این دیار بشناخته بر وی پوشیده نماند. (کلیله و دمنه)
راهها، طرق، طریقها، جمع مسلک، راه ها روش ها جمع مسلک: مسلکها راهها: امروز افضل پادشاهان وقت است باصل و نسب... و امن داشتن مسالک و ساکن داشتن ممالک برای راست و خرد روشن، طریقه های دینی سیاسی حزبی. یا مسالک و ممالک. راهها و کشورها، جغرافی جغرافیا: و اندر کتاب مسالک و ممالک آورده است
راهها، طرق، طریقها، جمع مسلک، راه ها روش ها جمع مسلک: مسلکها راهها: امروز افضل پادشاهان وقت است باصل و نسب... و امن داشتن مسالک و ساکن داشتن ممالک برای راست و خرد روشن، طریقه های دینی سیاسی حزبی. یا مسالک و ممالک. راهها و کشورها، جغرافی جغرافیا: و اندر کتاب مسالک و ممالک آورده است
دشتها و بیابانها، جاهای هولناک و خطرناک، مواضع هلاک، جمع مهلکه، میر گاهان کشتگاهان میدان جنگ جمع مهلکه: جایهای هلاکت: (و مهاجات شعراء را از اسباب مهالک ممالک سالفه و امم ماضیه شمرده اند)، بیابانها: (و مسالک و ممالک امن گشاده داریم تا تجار فارغ و ایمن شد و آمدی می نمایند)، میدانهای جنگ
دشتها و بیابانها، جاهای هولناک و خطرناک، مواضع هلاک، جمع مهلکه، میر گاهان کشتگاهان میدان جنگ جمع مهلکه: جایهای هلاکت: (و مهاجات شعراء را از اسباب مهالک ممالک سالفه و امم ماضیه شمرده اند)، بیابانها: (و مسالک و ممالک امن گشاده داریم تا تجار فارغ و ایمن شد و آمدی می نمایند)، میدانهای جنگ
جمع مملکت، کشورها، جمع مملکه، کشور ها استان ها، جمع مملکت: کشورها، ایالات ولایات: (هنوزاحوال ممالک خوارزم و خراسان در سلک اطراد منتظم بود) (المعجم. چا. دانشگاه. 2) یا ممالک محروسه ایران. مجموع ایالات و ولایات ایران کشورایران (در عهد صفویه و قاجاریه تا اوایل مشروطه این اصطلاح رایج بود و روی تمبرها نوشته میشد: (پست ممالک محروسه ایران)
جمع مملکت، کشورها، جمع مملکه، کشور ها استان ها، جمع مملکت: کشورها، ایالات ولایات: (هنوزاحوال ممالک خوارزم و خراسان در سلک اطراد منتظم بود) (المعجم. چا. دانشگاه. 2) یا ممالک محروسه ایران. مجموع ایالات و ولایات ایران کشورایران (در عهد صفویه و قاجاریه تا اوایل مشروطه این اصطلاح رایج بود و روی تمبرها نوشته میشد: (پست ممالک محروسه ایران)
گیاهی است از تیره گل سرخیان که جزو گیاهان پایاست و دارای ساقه خزنده ای میباشد که جابجا از آن ریشه بیرون میزند و ضمنا از همان نقطه ساقه هوائی نیز خارج میگردد توت فرنگی چلم
گیاهی است از تیره گل سرخیان که جزو گیاهان پایاست و دارای ساقه خزنده ای میباشد که جابجا از آن ریشه بیرون میزند و ضمنا از همان نقطه ساقه هوائی نیز خارج میگردد توت فرنگی چلم
چیلک، گیاهی است از تیره گل سرخیان که جزو گیاهان پایا است و دارای ساقه خزنده ای می باشد که جابجا از آن ریشه بیرون می زند و ضمناً از همان نقطه ساقه هوایی نیز خارج می گردد، توت فرنگی، چلم
چیلک، گیاهی است از تیره گل سرخیان که جزو گیاهان پایا است و دارای ساقه خزنده ای می باشد که جابجا از آن ریشه بیرون می زند و ضمناً از همان نقطه ساقه هوایی نیز خارج می گردد، توت فرنگی، چلم