جدول جو
جدول جو

معنی مکررا - جستجوی لغت در جدول جو

مکررا
بارها، به دفعات، بکرات، بار ها، به کرت ها، بتکرار، بار ها
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
فرهنگ لغت هوشیار
مکررا
مرارًا
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به عربی
مکررا
Recurrently
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مکررا
de manière récurrente
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مکررا
mara kwa mara
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مکررا
بار بار
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به اردو
مکررا
อย่างต่อเนื่อง
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به تایلندی
مکررا
繰り返し
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مکررا
באופן חוזר
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به عبری
مکررا
反复地
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به چینی
مکررا
반복적으로
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به کره ای
مکررا
tekrar eden şekilde
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مکررا
secara berulang
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مکررا
বারবারভাবে
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به بنگالی
مکررا
बारंबार
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به هندی
مکررا
ricorrentemente
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مکررا
recurrentemente
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مکررا
wiederholt
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به آلمانی
مکررا
herhaaldelijk
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به هلندی
مکررا
повторно
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مکررا
повторно
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به روسی
مکررا
wielokrotnie
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به لهستانی
مکررا
recorrentemente
تصویری از مکررا
تصویر مکررا
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکرر
تصویر مکرر
تکرار شده، دوباره انجام شده، بازگوشده
فرهنگ فارسی عمید
(نَ مَ پَ کَ دَ)
بارها. به کرات. به دفعات: مکرراً عرایض مشتمل بر شکایات به پایۀ سریراعلی می فرستادند. (عالم آرای عباسی). و رجوع به مکرر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مکرما
تصویر مکرما
بتکریم با احترام: (عزیزا مکرما او را وارد کردند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
بار بار کرده شده، دوباره، باز از نو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرراً
تصویر مکرراً
((مُ کَ رَّ رَ نْ))
بارها، به تکرار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
((مُ کَ رَّ))
تکرار شده، به دفعات، بارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
پیاپی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
Frequent, Recurrent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequente, recorrente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
częsty, powtarzający się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
частый , повторяющийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
частий , повторюваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی