معنی مکرراً مکرراً(نَ مَ پَ کَ دَ) بارها. به کرات. به دفعات: مکرراً عرایض مشتمل بر شکایات به پایۀ سریراعلی می فرستادند. (عالم آرای عباسی). و رجوع به مکرر شود لغت نامه دهخدا