جدول جو
جدول جو

معنی مچلکاه - جستجوی لغت در جدول جو

مچلکاه
(مُ چَ)
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مچ کات
تصویر مچ کات
مچ کات (Match Cut) یک تکنیک تدوین در فیلم سازی است که در آن یک صحنه به صحنه ی بعدی با استفاده از ترکیب بصری یا معنایی مشابه منتقل می شود. این تکنیک به طور معمول برای ایجاد یک پیوستگی نرم و هموار بین دو صحنه استفاده می شود و می تواند به معنای ارتباط یا مشابهت بین دو موقعیت یا رویداد اشاره کند.
یک مثال معروف از مچ کات در فیلم `۲۰۰۱: ادیسه فضایی` ساخته استنلی کوبریک دیده می شود، جایی که استخوان پرتاب شده توسط میمون در هوا با یک ماهواره فضایی در صحنه بعدی جفت می شود. این تکنیک به طور هوشمندانه ای گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی را نشان می دهد.
مچ کات به تدوین گرها این امکان را می دهد که به طور خلاقانه ارتباط های عمیق تری بین صحنه ها و ایده ها ایجاد کنند و به بیننده کمک کنند تا به درک بهتری از روایت برسند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از مغلگاه
تصویر مغلگاه
جای خفت وخیز چهارپایان و ددان، خوابگاه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ جَ)
مجلکا. عهدنامه. تعهدنامه: آنگاه ایلخان از حسام الدین مجلکاه ستاند که از بعد از قتل خلیفه تا مدتی معین اگر آنچه گفته به ظهور نپیوندد او را بکشد. (حبیب السیر چ 1 تهران جزو اول از مجلد ثالث ص 36). و رجوع به مادۀ قبل و مچلکا و مچلکه شود
لغت نامه دهخدا
(لِ کی یَ)
پیروان مالک بن انس و مذهب مالکی بیشتر در مغرب اسلامی و حدودیمن شایع است. و رجوع به مالک بن انس و مالکی شود
لغت نامه دهخدا
(مُ چَ)
لفظ ترکی است بمعنی عهدنامۀ مجرمان. (غیاث). مأخوذ از ترکی، تمسک و دستاویز و سند و شرط و عهد و اقرار. مچلکاه. مچلکه. (ناظم الاطباء) : هولاکوخان از وی بر آن سخن حجت طلبید بیچاره مچلکا باز داد. (جامع التواریخ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(مُ چَ کَ)
لفظی است ترکی به معنی عهدنامه. (آنندراج). و رجوع به مچلکا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مباکاه
تصویر مباکاه
با هم گریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاکاه
تصویر محاکاه
محاکا و محاکات در فارسی: همداستانی، باز گفت، همانندی همسانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکانه
تصویر ملکانه
پادشاهانه، در خور شاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موچلکا
تصویر موچلکا
محضر صورت مجلس (سبک شناسی 243: 2)، سند مستمسک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهلکات
تصویر مهلکات
جمع مهلکه، مرداتان مردادان کشندگان میرانندگان جمع مهلکه
فرهنگ لغت هوشیار
حلوایی است خشک و آنرا از هفت مغز (مغز بادام گردو زردالو شفتالو پسته فندق و چلغوزه) تهیه کنند: کارمن خوب کرد بی صلتی هرکه او طمع مالکانه کند. (ابوالعباس لفا اق. 497)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
الملكيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
Possessive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
possessif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
володіючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
소유의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
possessivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
مالکانہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
ครอบครอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
שליט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
所有の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
占有的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
mwenyewe
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
sahiplenici
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
собственнический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
posesif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
অধিকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
स्वामित्व
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
possessivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
posiadłościowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
posesivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
besitzergreifend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
bezittelijk
دیکشنری فارسی به هلندی