- مُفرِط
- افراطی، بیش از حد
معنی مُفرِط - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی چیزی که از حد و اندازه تجاوز کند، افراط کننده، از حد گذشته
بسیار، زیاد، فراوان، به طور فراوان، بی اندازه، عدیده، موفّر، وافر، جزیل، متوافر، اورت، موفور، معتدٌ به، خیلی، غزیر، کثیر، درغیش، به غایت
بسیار، زیاد، فراوان، به طور فراوان، بی اندازه، عدیده، موفّر، وافر، جزیل، متوافر، اورت، موفور، معتدٌ به، خیلی، غزیر، کثیر، درغیش، به غایت

بیش از حد ساده سازی، ساده سازی بیش از حد
بهت زیاده، بیش از حد
غیر حقیقت پسندانه، به روشی بیش از حد خوش بینانه
با اشتیاق بیش از حد
ناامید کننده، ناامید شده، افسردگی آور، دل شکسته، آزاردهنده
فشارآور، بیش از حد در قدرت
بیش فعّال
کشسان، قابل انعطاف
وسوسه شده، وسوسه انگیز
نفرت انگیز، بدبخت
سرپرست، ناظر
درخشان، روشن
وابستگی بیش از حد، اتکای بیش از حد