ترجمه مُفرِط به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُفرِط
مُحبِط
- مُحبِط
- نااُمید کُنَندِه، نااُمید شُدِه، اَفسُردِگی آوَر، دِل شِکَستِه، آزاردَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
متفرط
- متفرط
- اسب پیشی گیرنده بر رمه. (از اقرب الموارد). کسی که در پیش میشود و پیشی میگیرد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا