جدول جو
جدول جو

معنی مُتَعَجِّز - جستجوی لغت در جدول جو

مُتَعَجِّز
وسواسی، ناتوان
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بی پروا، عجولانه
دیکشنری عربی به فارسی
شگفت زده، تعجّب می کند
دیکشنری عربی به فارسی
متناوب، تعجّب کرد، شکسته
دیکشنری عربی به فارسی
در حال شکوفه دادن، مواد منفجره، شکوفا، در حال فروپاشی، حسّاس، ناهمگون، پرشور، انفجاری، ترش، پرخاشگر
دیکشنری عربی به فارسی
عالم، یادگیرنده، آموزش دهنده، باهوش، تحصیل کرده
دیکشنری عربی به فارسی
مربوط، مرتبط
دیکشنری عربی به فارسی
خودبزرگ پندار، سرافراز
دیکشنری عربی به فارسی
تعصّب آمیز، متعصّب، لجباز
دیکشنری عربی به فارسی
پیچ خورده، نامطلوب، مزاحم
دیکشنری عربی به فارسی
دست و پا چلفتی، تلو تلو خوردن، لکنت دار
دیکشنری عربی به فارسی
طرفدارانه، مغرضانه
دیکشنری عربی به فارسی
خجالت زده، محجّبه
دیکشنری عربی به فارسی
تبعیض آمیز، متمایز
دیکشنری عربی به فارسی