جدول جو
جدول جو

معنی مُتَجَمِّد - جستجوی لغت در جدول جو

مُتَجَمِّد
غمگین، منجمد
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چروکیده، چین خورده، ژولیده، چروک خورده، کج کلاه
دیکشنری عربی به فارسی
سنگی شده، مجسّم شده است
دیکشنری عربی به فارسی
بی نقص، مکمّل
دیکشنری عربی به فارسی
خود رأی، منحصر به فرد
دیکشنری عربی به فارسی
شخص مردّد، مردّد، لرزان
دیکشنری عربی به فارسی
مشتاق، هیجان زده
دیکشنری عربی به فارسی
گذراندن، سرگردان، پرسه زن
دیکشنری عربی به فارسی
آسیب دیده، صدمه دیده
دیکشنری عربی به فارسی
گره دار، مونتاژ شد
دیکشنری عربی به فارسی