جدول جو
جدول جو

معنی مَقبُول - جستجوی لغت در جدول جو

مَقبُول
قابل بخشش، قابل قبول
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقبول
تصویر مقبول
قبول شده، پذیرفته شده، پسندیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقبول
تصویر مقبول
قبول شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقبول
تصویر مقبول
((مَ))
قبول شده، پذیرفته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقبول
تصویر مقبول
دلپذیر، پذیرفته
فرهنگ واژه فارسی سره
متحیّر، مات و مبهوت، گیج کننده، سرگشته
دیکشنری عربی به فارسی
درگیر، مشغول، مشغول ذهن
دیکشنری عربی به فارسی
رذیل، تحقیر شده
دیکشنری عربی به فارسی
مقبولیت، پذیرش
دیکشنری عربی به فارسی
خال دار، خال خال، لکّه دار
دیکشنری عربی به فارسی
با هزینه قابل قبول، با قیمت قابل قبول
دیکشنری عربی به فارسی
به طور غیرقابل قبول، غیر قابل قبول
دیکشنری عربی به فارسی
هدر شده، هدر رفت
دیکشنری عربی به فارسی
چشم بسته، غل و زنجیر
دیکشنری عربی به فارسی
تقسیم شده، تقسیم کرد
دیکشنری عربی به فارسی
قفل شده، گرفتگی
دیکشنری عربی به فارسی
دور انداخته شده، نادیده گرفته شده است، مورد بی توجّهی
دیکشنری عربی به فارسی
مکمّل، برگزار شد
دیکشنری عربی به فارسی
ضمانت شده، تضمین شده است
دیکشنری عربی به فارسی
بزرگ شده، سیب
دیکشنری عربی به فارسی
مقصد، در نظر گرفته شده است
دیکشنری عربی به فارسی
نفرت انگیز، دردناک
دیکشنری عربی به فارسی
عزیز، دوست داشتنی، محبوب، محبّت انگیز
دیکشنری عربی به فارسی
گفته شده، قابل خوٰاندن
دیکشنری عربی به فارسی
ناهمگون، جدا شده
دیکشنری عربی به فارسی
معقول، منطقی
دیکشنری عربی به فارسی
منعزل، جدا شده، مجزّا
دیکشنری عربی به فارسی
پخته، پخته شده
دیکشنری عربی به فارسی
لکّه دار، رنگ شده
دیکشنری عربی به فارسی
به طور خوشایند، قابل قبول
دیکشنری عربی به فارسی