- مَفصُول
- ناهمگون، جدا شده
معنی مَفصُول - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معقول، منطقی
رذیل، تحقیر شده
متحیّر، مات و مبهوت، گیج کننده، سرگشته
چیده شده، سنگفرش شده
مسئول
مسئول
درگیر، مشغول، مشغول ذهن
هدر شده، هدر رفت
خط دار، کلاهبرداری
منعزل، جدا شده، مجزّا
دور انداخته شده، نادیده گرفته شده است، مورد بی توجّهی
شوک زده، تعجّب کرد، شوک آور
دل شکسته، مضطرب
آهار، قطع شده
بی اعتبار، گم شده، بدبخت
قابل درک، مفهوم
قابل بخشش، قابل قبول
مقصد، در نظر گرفته شده است
قفل شده، گرفتگی
چشم بسته، غل و زنجیر
ضمانت شده، تضمین شده است
مکمّل، برگزار شد
مطلوب، صادقانه
باز شده، باز کردن، زیرنویس دار