معنی مَفتُوح
مَفتُوح
باز شده، باز کردن، زیرنویس دار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَفتُوح
مُفتُوح
مُفتُوح
نیمِه باز، باز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
مَنصُوح
مَنصُوح
مَطلوب، صادِقانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَكتُوم
مَكتُوم
خُنَک کُنَندِه، خَفِه شُدِه، خَفِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَكتُوب
مَكتُوب
نِوِشتِه شُدِه، نِوِشتِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَقرُوح
مَقرُوح
نِفرَت اَنگیز، دَردناک
دیکشنری عربی به فارسی
مَفهُوم
مَفهُوم
قابِلِ دَرک، مَفهوم
دیکشنری عربی به فارسی
مَفقُود
مَفقُود
بی اِعتِبار، گُم شُدِه، بَدبَخت
دیکشنری عربی به فارسی
مَفصُول
مَفصُول
ناهَمگون، جُدا شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَفرُود
مَفرُود
آهار، قَطع شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی