جدول جو
جدول جو

معنی مویی - جستجوی لغت در جدول جو

مویی
کلمه گرجی است به معنی بیا، (از مقدمۀ نزههالمجالس چ ریاحی ص 28) :
از عشق صلیب موی رومی رویی
ابخازنشین گشتم و گرجی کویی
از بس که بگفتمش که مویی مویی
شد موی زبانم و زبان هر مویی،
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 926)،
گرچه صنما همدم عیساست دمت
روح القدسی چگونه خوانم صنمت
چون موی شدم ز بسکه بردم ستمت
مویی مویی که موی مویم ز غمت،
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 708)
لغت نامه دهخدا
مویی
منسوب به مو، (ناظم الاطباء)، منسوب به موی، آنچه به موی نسبت دارد، (یادداشت مؤلف)، و رجوع به مو و موی شود، ساخته شده از مو، از مو، از موی، که ازموی ساخته باشندش: الک مویی، (از یادداشت مؤلف)،
- جامۀ مویی، جامۀ آراسته با خز، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محیی
تصویر محیی
(پسرانه)
زنده کننده، احیاکننده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از موسی
تصویر موسی
(پسرانه)
از آب کشیده شده، پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل (ص) ، نام امام هفتم شیعیان امام کاظم (ع)، نام پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون به دنیا آمد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مووی
تصویر مووی
مووی (Movie) واژه ای است که صرفا کارکرد اقتصادی فیلم را بیان می کند. درایران اصطلاح ”بفروش“ یا اصطلاح لمپنی ”برفوش“ رایج است. این نوع فیلمها مولفه هایی شناخته شده دارند و با تغییر آدمها و محل وقوع حوادث، یکی بعد از دیگری به نمایش عمومی در می آیند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از مودی
تصویر مودی
ادا کننده، پرداخت کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موذی
تصویر موذی
اذیت کننده، آزار رساننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دویی
تصویر دویی
دوتا بودن، جدایی و دوگانگی، برای مثال یعنی چو من و تویی نداریم / به گر ز رقم دویی نداریم (نظامی۳ - ۵۰۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مویز
تصویر مویز
انگور خشکیده، انگور سیاه خشک شده، کشمش، سکج، سیج، زبیب، هولک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مولی
تصویر مولی
مولا، مالک، سرور، مهتر
دوست، دوستدار
بنده، بندۀ آزاد شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تویی
تصویر تویی
درونی، اندرونی، تیوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موتی
تصویر موتی
میت، مرده، فوت شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موصی
تصویر موصی
کسی که به او وصیت و سفارش شده، وصیت شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محیی
تصویر محیی
احیا کننده، زنده کننده، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مویین
تصویر مویین
ساخته شده از موی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مایی
تصویر مایی
ما بودن، هستی، وجود، کنایه از خودبینی، خودخواهی، تکبر
مایی ومنی: کنایه از خودبینی، خودخواهی، تکبر، برای مثال در بحر مایی و منی افتاده ام بیار / می تا خلاص بخشدم از مایی و منی (حافظ - ۹۵۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رویی
تصویر رویی
ویژگی آنچه از فلز روی ساخته شده، کنایه از چیز سخت و محکم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موری
تصویر موری
لولۀ سفالی که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می برند، تنبوشه، گنگ برای مثال (زنگی روی چون در دوزخ / بینی ای همچو موری مطبخ (جامی۱ - ۳۲۳)
نوعی پارچۀ نخی سفید و نازک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موسی
تصویر موسی
تیغ سرتراشی، استره
فرهنگ فارسی عمید
(عَ)
دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون. 230 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مو)
مویی. مویینه. منسوب به مو. منسوب به موی. آنچه به موی نسبت دارد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مویینه و موی شود، ساخته شده و تافته شده از موی. (ناظم الاطباء). مویینه. بافته شده و تافته شده از موی، باریک مانند مو. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اویی
تصویر اویی
او بودن هویت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رویی
تصویر رویی
منسوب به رو (روی) آنچه در ظاهر و سطح چیزی جای گیرد لاستیک رویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دویی
تصویر دویی
دوتا بودن دوگانگی، دو جهتی اختلاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خویی
تصویر خویی
منسوب بشهر خوی از مردم خوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سویی
تصویر سویی
منسوب به سو از مردم سو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویین
تصویر مویین
منسوب به مو، آنچه از موی بافته و ساخته شده مویینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گویی
تصویر گویی
مدور، مانند گوی، گرد، کروی گویا، مثل اینکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایی
تصویر مایی
تکبر، مالدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محیی
تصویر محیی
احیا کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موصی
تصویر موصی
وصیت کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسی
تصویر موسی
استره تیغ آرایشگر تیغ سلمانی استره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویین
تصویر مویین
ساخته شده و تابیده شده از مو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موید
تصویر موید
بیانگر، پیروز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مویین
تصویر مویین
ظریف
فرهنگ واژه فارسی سره