- موکنان (کَ)
در حال کندن موی سر یا ریش. آنکه مشغول کندن زلف یا ریش خود است به سبب مصیبت یا بلایی سخت که بر وی عارض شده است: فلان موکنان و مویه کنان آمد. (از یادداشت مؤلف) :
خلق چندان جمع شد بر گور او
موکنان جامه دران در شور او.
مولوی
خلق چندان جمع شد بر گور او
موکنان جامه دران در شور او.
مولوی
