جدول جو
جدول جو

معنی مشکناز

مشکناز(دخترانه)
زیبا و خوشبو، مشک (سانسکریت) + ناز (فارسی)، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی
تصویری از مشکناز
تصویر مشکناز
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با مشکناز

اشکناز

اشکناز
شهری است در کنار شمالی بحر اسود. (از قاموس کتاب مقدس). و رجوع به مادۀ بعد شود، هر مرتبه از پوشش خانه و بعربی طبقه خوانند. (برهان). و آنرا اشکوب نیز گویند. (انجمن آرا). هر طبقه و مرتبۀ خانه. (فرهنگ نظام) :
ای قبلۀ بیت الحرم عالم ششدر
وی سدّۀ خاک درت ایوان نه اشکو.
سنائی (از آنندراج) (از فرهنگ نظام).
اشکوب. (جهانگیری). و رجوع به شعوری ج 1 ص 141 و آشکوب و اشکوب شود
لغت نامه دهخدا

اشکناز

اشکناز
محرف مزاج، در تداول عامه، مزاج. (فرهنگ فارسی معین) : دیگر اراده این بود که در کورنش آخر احوال خود را به پادشاه جمجاه خورشید کلاه عرض نمائیم چون مجاز مبارک پادشاه بقرار نبود عرض نشد مبادا کلفت خاطر شود... (نامۀ پیرقلی بیک ایلچی شاه عباس به بوریس گودونف تزارروسیه، از زندگانی شاه عباس تألیف نصرالله فلسفی)
لغت نامه دهخدا

مشکنار

مشکنار
دهی از دهستان قلعه شاهین است که در بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

مهرناز

مهرناز
ناز خورشید، زیبا چون خورشید، از شخصیتهای شاهنامه، نام خواهر کیکاووس پادشاه کیانی و همسر رستم پهلوان شاهنامه
مهرناز
فرهنگ نامهای ایرانی

فلکناز

فلکناز
بسیار زیبا، آنکه موجب نازش آسمان است، فلک (عربی) + ناز (فارسی)، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
فلکناز
فرهنگ نامهای ایرانی