- موعود
- سررسید
معنی موعود - جستجوی لغت در جدول جو
- موعود
- وعده کرده شده، تقدیر شده
- موعود ((مُ))
- وعده کرده شده، وعده داده
- موعود
- وعده داده شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نیکبخت، سعادتمند، مبارک، خجسته، نام پسر سلطان محمد غزنوی، نام شاعر معروف قرن پنجم، مسعود سعد سلمان
فرزند، فرزاد
باشنده، هستار، هستنده، پدیده، هستی
عادت یافته، خوگرفته
زاییده شده، فرزند، کنایه از نتیجه، تولد
به وجود آمده، هست شده، آفریده شده، وجوددارنده
عادت یافته
نیکبخت شده، میمون و مبارک
افسون زده جادو شده
آتش افروخته افروخته افروخته شده
دوست داشته
هست، مقابل نیست و معدوم
متولد شده، بوجود آمده
سعادتمند، نیک بخت
Available, Existing, Stock
disponível, existente
dostępny, istniejący
доступный , существующий
доступний , існуючий
beschikbaar, bestaand, aanwezig
verfügbar, existierend, vorhanden
disponible, existente
disponible, existant
disponibile, esistente
उपलब्ध , मौजूदा , मौजूद