وصیت کرده شده. (ناظم الاطباء). - موصی الیه، موصی له. وصی. (یادداشت لغت نامه). رجوع به ترکیب موصی له شود. - موصی به، ترکه و هرچیز که درباره آن وصیت کرده باشند. (ناظم الاطباء). آنچه مورد وصیت است و آن هر امری است که عادتاً قابل مالکیت باشد وقابل نقل از مالکی به مالکی دیگر باشد. (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سیدجعفر سجادی). آنچه را که بدان وصیت کرده باشند کسی را یا امری را. (یادداشت مؤلف) : مورد وصیت ’موصی به’... نامیده می شود. (مادۀ 826 قانون مدنی). - موصی له، آنکه موصی (وصیت کننده) برای او وصیت کرده است. آنکه در حق وی وصیت شده است. (یادداشت مؤلف). کسی که برای او وصیت شده است و شرط است که در حال وصیت موجود باشد ولو آنکه حمل باشد. (از فرهنگ علوم تألیف سیدجعفر سجادی) : وصیت کننده، ’موصی’، کسی که وصیت تملیکی بنفع او شده است، ’موصی له’. مورد وصیت، ’موصی به’. و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود ’وصی’ نامیده می شود. (مادۀ 826 قانون مدنی). تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول ’موصی له’ پس از فوت موصی. (مادۀ 827 قانون مدنی). هرگاه موصی له غیرمحصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عام المنفعه شود قبول شرط نیست. (مادۀ 828). قبولی موصی له قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصی له ’موصی به’ را قبض کرده باشد. (مادۀ 829). نسبت به موصی له رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگر موصی له قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد بعد از فوت می تواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و ’موصی به’ را قبض کرد دیگر نمی تواند رد کند... (مادۀ 830). اگر موصی له صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود. (مادۀ 831). موصی له میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از ’موصی به’ قبول کند. (مادۀ 832). ورثۀ موصی نمیتواند در موصی به تصرف کند مادام که موصی له رد یا قبول خود را اعلام نکرده است. اگر تأخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصی له را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید. (ماده 833)
وصیت کرده شده. (ناظم الاطباء). - موصی الیه، موصی له. وصی. (یادداشت لغت نامه). رجوع به ترکیب موصی له شود. - موصی به، ترکه و هرچیز که درباره آن وصیت کرده باشند. (ناظم الاطباء). آنچه مورد وصیت است و آن هر امری است که عادتاً قابل مالکیت باشد وقابل نقل از مالکی به مالکی دیگر باشد. (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سیدجعفر سجادی). آنچه را که بدان وصیت کرده باشند کسی را یا امری را. (یادداشت مؤلف) : مورد وصیت ’موصی به’... نامیده می شود. (مادۀ 826 قانون مدنی). - موصی له، آنکه موصی (وصیت کننده) برای او وصیت کرده است. آنکه در حق وی وصیت شده است. (یادداشت مؤلف). کسی که برای او وصیت شده است و شرط است که در حال وصیت موجود باشد ولو آنکه حمل باشد. (از فرهنگ علوم تألیف سیدجعفر سجادی) : وصیت کننده، ’موصی’، کسی که وصیت تملیکی بنفع او شده است، ’موصی له’. مورد وصیت، ’موصی به’. و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود ’وصی’ نامیده می شود. (مادۀ 826 قانون مدنی). تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول ’موصی له’ پس از فوت موصی. (مادۀ 827 قانون مدنی). هرگاه موصی له غیرمحصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عام المنفعه شود قبول شرط نیست. (مادۀ 828). قبولی موصی له قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصی له ’موصی به’ را قبض کرده باشد. (مادۀ 829). نسبت به موصی له رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگر موصی له قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد بعد از فوت می تواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و ’موصی به’ را قبض کرد دیگر نمی تواند رد کند... (مادۀ 830). اگر موصی له صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود. (مادۀ 831). موصی له میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از ’موصی به’ قبول کند. (مادۀ 832). ورثۀ موصی نمیتواند در موصی به تصرف کند مادام که موصی له رد یا قبول خود را اعلام نکرده است. اگر تأخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصی له را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید. (ماده 833)
وصیت کننده و آنکه وصیت میکند، (از ناظم الاطباء)، وصیت گذار، وصیت کننده، آنکه وصیت کرده، (یادداشت مؤلف)، وصیت کننده، و شرط است در آن کمال، عقل، رفع حجر و بلوغ، وصیت مجنون و سکران و آنکه خود را مجروح کند به جرح مهلک باطل است، (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سیدجعفر سجادی)، اندرزکننده، (آنندراج)
وصیت کننده و آنکه وصیت میکند، (از ناظم الاطباء)، وصیت گذار، وصیت کننده، آنکه وصیت کرده، (یادداشت مؤلف)، وصیت کننده، و شرط است در آن کمال، عقل، رفع حجر و بلوغ، وصیت مجنون و سکران و آنکه خود را مجروح کند به جرح مهلک باطل است، (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سیدجعفر سجادی)، اندرزکننده، (آنندراج)
مووی (Movie) واژه ای است که صرفا کارکرد اقتصادی فیلم را بیان می کند. درایران اصطلاح ”بفروش“ یا اصطلاح لمپنی ”برفوش“ رایج است. این نوع فیلمها مولفه هایی شناخته شده دارند و با تغییر آدمها و محل وقوع حوادث، یکی بعد از دیگری به نمایش عمومی در می آیند.
مووی (Movie) واژه ای است که صرفا کارکرد اقتصادی فیلم را بیان می کند. درایران اصطلاح ”بفروش“ یا اصطلاح لمپنی ”برفوش“ رایج است. این نوع فیلمها مولفه هایی شناخته شده دارند و با تغییر آدمها و محل وقوع حوادث، یکی بعد از دیگری به نمایش عمومی در می آیند.
لولۀ سفالی که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می برند، تنبوشه، گنگ برای مثال (زنگی روی چون در دوزخ / بینی ای همچو موری مطبخ (جامی۱ - ۳۲۳) نوعی پارچۀ نخی سفید و نازک
لولۀ سفالی که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می برند، تَنبوشِه، گُنگ برای مِثال (زنگی روی چون دَرِ دوزخ / بینی ای همچو موری مطبخ (جامی۱ - ۳۲۳) نوعی پارچۀ نخی سفید و نازک
پرداخته، چم (مفهوم) درونه پردازنده تادیه شده پرداخته، مفاد مفهوم: بموجب مودای: قل سیرو افی الارض... مراحل تجارت و اکتساب پیموده... تادیه کننده پردازنده: به مودیان اخطار شد هر چه زودتر مالیات معوقه را بپردازند. . ادا کننده و گزارنده و پردازنده حق کسی را، خراج گذار، وام دار
پرداخته، چم (مفهوم) درونه پردازنده تادیه شده پرداخته، مفاد مفهوم: بموجب مودای: قل سیرو افی الارض... مراحل تجارت و اکتساب پیموده... تادیه کننده پردازنده: به مودیان اخطار شد هر چه زودتر مالیات معوقه را بپردازند. . ادا کننده و گزارنده و پردازنده حق کسی را، خراج گذار، وام دار