نعت فاعلی از ایلاء، رجوع به ایلاء شود، (اصطلاح فقه) مردی که قسم بر ترک نزدیکی با زوجه خود یاد نموده است، (یادداشت لغت نامه)، مردی که نزدیکی با زنش برای او ممکن نیست مگر اینکه چیزی برایش الزام داشته باشد، (از تعریفات جرجانی)
نام دارویی که کمیز راافزون کند و به این معنی مأخوذ از یونانی می باشد، (ناظم الاطباء)، به لغت یونانی دوایی باشد سفید که آن را حرمل عربی گویند و به فارسی صندل دانه خوانند، بول و حیض را براند و به هندی ترب را گویند و به طعام خورند، (برهان)، به یونانی حرمل عربی است و به هندی فجل را نامند، (مخزن الادویه)، به هندی فجل است، (تحفۀ حکیم مؤمن)، بعضی گویند که آن حرمل عربی است، (تذکرۀ ابن بیطار)، حرمل است، (اختیارات بدیعی)، حرمل ابیض، سداب غیربستانی، سداب بری، (یادداشت مؤلف)
درنگ و تأنی و تأخیر، (ناظم الاطباء) (ازآنندراج) (برهان)، ناز و غمزه، (آنندراج)، ناز و غمزه کننده را گویند، (برهان)، نازکننده و غمزه کننده، (ناظم الاطباء)