جمع واژۀ مائده. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ مائده که به معنی خوان پرطعام باشد. (آنندراج) (غیاث). رجوع به مائده شود: از الوان موائد مطبخ خاص به قدر کفایت. (ترجمه محاسن اصفهان ص 91) بلاها و سختیها. (منتهی الارب). دواهی. (اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ مائده. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ مائده که به معنی خوان پرطعام باشد. (آنندراج) (غیاث). رجوع به مائده شود: از الوان موائد مطبخ خاص به قدر کفایت. (ترجمه محاسن اصفهان ص 91) بلاها و سختیها. (منتهی الارب). دواهی. (اقرب الموارد)
جمع واژۀ مرقد. (از دستور الاخوان). رجوع به مرقد شود: دیدۀ حقود حسود از ملاحظات جمال حضرتش در مراقد غفلت تا صبح قیامت غنوده. (مرزبان نامه، از فرهنگ فارسی معین)
جَمعِ واژۀ مرقد. (از دستور الاخوان). رجوع به مَرقَد شود: دیدۀ حقود حسود از ملاحظات جمال حضرتش در مراقد غفلت تا صبح قیامت غنوده. (مرزبان نامه، از فرهنگ فارسی معین)
جمع واژۀ عاقده. (از اقرب الموارد). رجوع به عاقده شود. گره زنندگان. (فرهنگ فارسی معین) ، عهدکنندگان. (فرهنگ فارسی معین) : ازبرای تشیید قواعد دین وملت و تشدید عواقد فرض و سنت، انبیا و رسل را به خلایق فرستاد. (جوامعالحکایات، از فرهنگ فارسی معین)
جَمعِ واژۀ عاقِده. (از اقرب الموارد). رجوع به عاقده شود. گره زنندگان. (فرهنگ فارسی معین) ، عهدکنندگان. (فرهنگ فارسی معین) : ازبرای تشیید قواعد دین وملت و تشدید عواقد فرض و سنت، انبیا و رسل را به خلایق فرستاد. (جوامعالحکایات، از فرهنگ فارسی معین)
جمع عاقده، گره زنندگان پیمان کنندگان جمع عاقده عاقد. گره زنندگان، عهد کنندگان: و از برای تشیید قواعد دین و ملت و تشدید عواقد فرض و سنت انبیا و رسل را به خلایق فرستاد
جمع عاقده، گره زنندگان پیمان کنندگان جمع عاقده عاقد. گره زنندگان، عهد کنندگان: و از برای تشیید قواعد دین و ملت و تشدید عواقد فرض و سنت انبیا و رسل را به خلایق فرستاد