جدول جو
جدول جو

معنی مواسم - جستجوی لغت در جدول جو

مواسم
موسم ها، اوقات و زمانهای چیزی، هنگام رسیدن چیزی، جمع واژۀ موسم
تصویری از مواسم
تصویر مواسم
فرهنگ فارسی عمید
مواسم
(مَ سِ)
جمع واژۀ موسم. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ موسم به معنی فصل و وقت و هنگام. (از یادداشت مؤلف) : انواع تمتع و برخورداری از مواسم جوانی و ثمرات ملک و دولت ارزانی دارد. (کلیله و دمنه). و رجوع به موسم شود، جمع واژۀ موسم به معنی هنگام فراهم آمدن حاجیان. (آنندراج) ، جمع واژۀ موسم به معنی جای گردآمدن در حج. (آنندراج) ، جمع واژۀ میسم (علی الاصل و علی اللفظ میاسم). (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به میسم شود
لغت نامه دهخدا
مواسم
جمع موسم، هنگام ها واره ها جمع موسم هنگامها
تصویری از مواسم
تصویر مواسم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مراسم
تصویر مراسم
جمع واژۀ مرسوم، ویژگی هنجاری که براساس آیین یا فرهنگ در یک جامعه رایج شده است، چیزی که از طرف والی یا حاکم به کسی داده می شود، جیره، مواجب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباسم
تصویر مباسم
مبسم ها، دندانهای پیشین، کنایه از لب و دهان ها، جمع واژۀ مبسم
فرهنگ فارسی عمید
(عِ)
نبرد کردن درخوبرویی و زیبایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نبرد کردن به نیکویی. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مواسمه
تصویر مواسمه
آورد زیبایی (آورد مسابقه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباسم
تصویر مباسم
جمع مبسم، دندان های پیشین جمع مبسم دندانهای پیشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
آداب، آئین ها، قاعده ها، شرایط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاسم
تصویر مقاسم
بخش کننده، جمع مقسم، بخشگاهان جمع مقسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواسا
تصویر مواسا
یاری کردن بمال و تن، یاری گری: (و بمواسات خویش هر وقت او را از خود شاکر و آسوده داری) (کشف الاسرار 510: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواثم
تصویر مواثم
درنگی آهسته رو کسی که بهنگام راه رفتن درنگ کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
((مَ س))
جمع مرسوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مباسم
تصویر مباسم
((مَ س))
جمع مبسم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
آیین ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
Convention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
convention
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
konvensi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
ข้อบังคับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
mkutano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
会議
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
约定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
כְּנִיסָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
회의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
konvansiyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
Konvention
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
सम्मेलन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
convenzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
convención
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
conventie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
конвенція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
конвенция
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
konwencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
convenção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مراسم
تصویر مراسم
সম্মেলন
دیکشنری فارسی به بنگالی