معنی مباسم - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مباسم
مباسم
- مباسم
- مبسم ها، دندانهای پیشین، کنایه از لب و دهان ها، جمعِ واژۀ مبسم
فرهنگ فارسی عمید
مباسم
- مباسم
- جَمعِ واژۀ مبسم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به مبسم شود
لغت نامه دهخدا
مبتسم
- مبتسم
- شگفتگی کننده، دندان سپید کننده شکفنده شکفتگی کننده، تبسم کننده شکرخند زننده
فرهنگ لغت هوشیار