دهی است جزء دهستان مرکزی بخش صومعه سرای شهرستان فومن، واقع در ده هزارگزی باختر فومن نزدیک کوراب زرنج دارای 772 تن سکنه. آبش از سیاه رود و پلنگ رود و استخر و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان مرکزی بخش صومعه سرای شهرستان فومن، واقع در ده هزارگزی باختر فومن نزدیک کوراب زرنج دارای 772 تن سکنه. آبش از سیاه رود و پلنگ رود و استخر و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
نام دهی جزء بخش شمیران شهرستان تهران واقع در شش هزارگزی جنوب خاوری تجریش و دوهزارگزی خاوری سلطنت آباد. دامنه و سردسیر. دارای 508 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه دارآباد. محصول آنجا غلات، بنشن و صیفی. شغل اهالی زراعت است و یک عده از سکنه در مهمات سازی کار می کنند. ساختمانی از عهد قاجاریه دارد. مزرعه حسین آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
نام دهی جزء بخش شمیران شهرستان تهران واقع در شش هزارگزی جنوب خاوری تجریش و دوهزارگزی خاوری سلطنت آباد. دامنه و سردسیر. دارای 508 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه دارآباد. محصول آنجا غلات، بنشن و صیفی. شغل اهالی زراعت است و یک عده از سکنه در مهمات سازی کار می کنند. ساختمانی از عهد قاجاریه دارد. مزرعه حسین آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی از دهستان شراء بالاست که در بخش وفس شهرستان اراک واقع است و 695 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) دهی از دهستان حومه است که در شهرستان ملایر واقع است و 2050 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان شراء بالاست که در بخش وفس شهرستان اراک واقع است و 695 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) دهی از دهستان حومه است که در شهرستان ملایر واقع است و 2050 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
یک قسم مشروب ترش ویا مسکری که از مویز و آب ترتیب می دهند. (ناظم الاطباء). مویزآب را به عربی نبیذالزبیب خوانند، چنانکه شراب عسلی را نبیذالعسلی و شکری را نبیذالشکر و شراب خرما را نبیذالتمر گویند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). بادۀ کشمش. شراب کشمش. شراب انگور. بوزا. فقاع. (ملخص اللغات) ، فرفخ. پرپهن. رجله. بقلهالحمقاء. تخمگان. نحله. بیخله. (یادداشت مؤلف). خرفه. (لغت فرس اسدی نسخۀ خطی واتیکان چ پاول هرن)
یک قسم مشروب ترش ویا مسکری که از مویز و آب ترتیب می دهند. (ناظم الاطباء). مویزآب را به عربی نبیذالزبیب خوانند، چنانکه شراب عسلی را نبیذالعسلی و شکری را نبیذالشکر و شراب خرما را نبیذالتمر گویند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). بادۀ کشمش. شراب کشمش. شراب انگور. بوزا. فقاع. (ملخص اللغات) ، فرفخ. پرپهن. رجله. بقلهالحمقاء. تخمگان. نحله. بیخله. (یادداشت مؤلف). خرفه. (لغت فرس اسدی نسخۀ خطی واتیکان چ پاول هرن)
دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس در 48هزارگزی شمال خاوری بندرعباس و 3هزارگزی راه فرعی بندرعباس به میناب با 100 تن سکنه. راه آن مالرو و آب آن از رودخانه و چاه است. مزارع محمد احمدی و شه گزان جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس در 48هزارگزی شمال خاوری بندرعباس و 3هزارگزی راه فرعی بندرعباس به میناب با 100 تن سکنه. راه آن مالرو و آب آن از رودخانه و چاه است. مزارع محمد احمدی و شه گزان جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دیدن مامیزان به خواب و خوردن آن، دلیل بیماری بود. اگر بیند مامیزان از بهر درد چشم به چشم کشید. دلیل که کاری کن که او را از آن ثواب حاصل شود. محمد بن سیرین
دیدن مامیزان به خواب و خوردن آن، دلیل بیماری بود. اگر بیند مامیزان از بهر دردِ چشم به چشم کشید. دلیل که کاری کن که او را از آن ثواب حاصل شود. محمد بن سیرین