جدول جو
جدول جو

معنی مهرداد - جستجوی لغت در جدول جو

مهرداد(پسرانه)
داده خورشید، نام چند تن از پادشاهان اشکانی
تصویری از مهرداد
تصویر مهرداد
فرهنگ نامهای ایرانی
مهرداد(مِ)
نام پسر خسروپرویز. آنگاه که سرداران پرویز را گرفتند و به قصد کشتن او وی را حبس کردند مهرداد را پیش چشم او سر بریدند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیرداد
تصویر تیرداد
(پسرانه)
نام چندتن از پادشاهان سلسله اشکانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرتاب
تصویر مهرتاب
(دخترانه)
آنچه خورشید بر آن می تابد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرتاش
تصویر مهرتاش
(پسرانه)
مهر (فارسی) + تاش (ترکی) همتای مهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهردخت
تصویر مهردخت
(دخترانه)
دختر خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهردیس
تصویر مهردیس
(دخترانه)
مانند خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرشید
تصویر مهرشید
(دخترانه)
خورشید نورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرماه
تصویر مهرماه
(پسرانه)
مرکب از مهر (محبت و دوستی) + ماه، نام پسر ساسان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرناز
تصویر مهرناز
(دخترانه)
ناز خورشید، زیبا چون خورشید، از شخصیتهای شاهنامه، نام خواهر کیکاووس پادشاه کیانی و همسر رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سپهرداد
تصویر سپهرداد
(پسرانه)
بخشیده آسمان، داماد داریوش هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهرزاد
تصویر شهرزاد
(پسرانه)
شهزاد، شاهزاده، زاده شهر، نام دختری زیبا که داستانهای هزار و یک شب از زبان او نقل شده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهربنداد
تصویر مهربنداد
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام مردی در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهداد
تصویر مهداد
(پسرانه)
داده ماه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهرداد
تصویر شهرداد
(پسرانه)
هدیه شهر، نام قدیم شهر اهواز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرشاد
تصویر مهرشاد
(پسرانه)
شادمهر، مرکب از شاد (خوشحال) + مهر (محبت یا خورشید)، نام شهر یا مکانی در نیشابور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرزاد
تصویر مهرزاد
(دخترانه و پسرانه)
نوزاد آفتاب، زاده خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهردار
تصویر مهردار
(پسرانه)
دارنده مهر و محبت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهراد
تصویر مهراد
(پسرانه)
بخشنده بزرگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مرداد
تصویر مرداد
ماه پنجم از سال خورشیدی، روز هفتم از هر ماه خورشیدی، برای مثال روز مرداد مژده داد بدان / که جهان شد به طبع باز جوان (مسعودسعد - ۵۴۶)
فرهنگ فارسی عمید
کسی که در دربار پادشاه سمت مهرداری داشته و مهر پادشاه نزد او بوده و فرمان ها و نامه ها را مهر می کرده
فرهنگ فارسی عمید
(مِ زَ)
مهتر اسبان، ارخبﱡس. معلم مسیحی که با فلیمون و اپفیا همکار بود و پولس او را چون سپاهی همقطار خود سلام میفرستد (فلیمون 2) ، و او را اندرز می دهد که موعظۀ خود را در کولسی به اتمام رساند. (کولسیان 4:17). (قاموس کتاب مقدس) ، دندانهای آسیا. طواحن، قبائلی که هر یک بنفسه مستقل و مستغنی از دیگرانست. (مفاتیح العلوم)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ /رِ)
دارای مهر. مهردارنده. هرچه مهرداشته باشد اعم از انگشت و غیره. (از آنندراج). هرچه با آن نشان و مهر بر چیزی نهند. خاتم:
بود خاتم انبیا در شمار
که انگشت آخر بود مهردار.
ملاعبداﷲ هاتفی (از آنندراج).
، آنکه مهر پادشاه بدو سپرده شده است. کسی که در دربارهای قدیم سمت مهرداری داشته. در عهد صفویان مهردار یا وزیر مهر همیشه در مجلس شاه نزدیک وی می نشسته است. مهرداران شاه سه تن بوده اند، یکی مقرب الخاقان مهردار مهر همایون یا وزیر مهر، دیگری مهردار مهرشرف نفاذ، و این دو هریک قسمتی از نامه ها و فرمانهای شاهی را مهر میکرده و برخی از احکام را نیز به هر دو مهر می رسانده اند، سومی مهردار قشون که فقط احکام مربوط به سرداران و سپاهیان و مسائل جنگی را مهر می کرد. (از شاه عباس تألیف فلسفی ج 2 ص 11) : از قراری که از سررشتۀ مهردار سابق معلوم می شود در زمان قدیم اولاً سیصد و شصت وچهار تومان... داشته. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 25). و نیز رجوع به سازمان حکومت صفویه یا تعلیقات مینورسکی بر تذکرهالملوک شود
لغت نامه دهخدا
رئیس و پیشوا و رئیس قضاوت و عدالت، (ناظم الاطباء)، رئیس عدلیه، دادبیک، (یادداشت مؤلف) :
کم کن این آزار و این بدها مجوی
میرداد اینجاست خاموش ای پسر،
سنائی،
، میریساول یا چاوش باشی که در دیوان پادشاهی امر و نهی او مجری است، (ازشعوری ج 2 ورق 263)
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ اَوْ وَ)
اشک ششم. ششمین شاه سلسلۀ اشکانی است. دولت اشکانیان را به منتها درجۀ قدرت رسانید و دمتریوس پادشاه سلوکیدی را مغلوب و دستگیر کرد. وی نخستین شاه است از اشکانیان که خود را شاهنشاه خوانده است و از 173 تا 140 قبل از میلاد سلطنت کرده است
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ پَ جُ)
پادشاه پارت، ملقب به ائوئرگتس که ظاهراً از 150 تا 121 قبل از میلاد سلطنت کرد و در زمان سلطنت خویش با رومیان صلح نمود
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ چَ رُ)
پادشاه پارت و ملقب به فیلوپاتورفیلادلفوس. وی ظاهراً از 170 تا 150 قبل از میلاد و در دورۀ بین مرگ خسرو و آخر سلطنت بلاش دوم در ایران سلطنت کرد، ولی از حوادث زمان او هیچگونه سند و نوشته ای در دست نیست
لغت نامه دهخدا
(رِ)
ترجمه لقبی است که اشک بیستم به پسرش مهرداد داد. چون یکی از سرداران مهرداد بنام کارن لشکر طرف مقابل را شکست داده بیش از آنچه مقتضی بود آن را تعقیب کرده دور رفت وقتی که بر می گشت راه او را قوای تازه نفسی قطع کرد و خود او اسیر گردید یا کشته شد. این قضیه باعث فرار قشون مهرداد گردید وشاهزادۀ اشکانی مجبور شد بشخصی پاراراکس نام یکی از تبعۀ پدرش پناه برد و او خیانت کرده مهرداد را درزنجیر نزد گودرز فرستاد. شاه با مهرداد بسیار ملایمتر از آن که انتظار میرفت رفتار کرد یعنی بجای آنکه او را بکشد اکتفا کرد باینکه او را ’خارجی’ یا ’رومی’بخواند نه اشکانی. (از ایران باستان ج 3 ص 2421)
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ دُوْ وُ)
اشک نهم. ملقب به کبیر. نهمین پادشاه اشکانی و از مشهورترین آنها که از 124 تا 76 قبل از میلاد سلطنت کرد. وی سکاها را شکست داد و با چین روابط بازرگانی برقرار ساخت و در سال 92 قبل از میلاد با دولت روم پیمان مودت بست و در حدود سال 90 قبل از میلاد بین النهرین را متصرف شد
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ سِوْ وُ)
اشک دوازدهم. دوازدهمین پادشاه اشکانی (56-55 قبل از میلاد). اوپدر خود فرهاد سوم را کشت و در سفاکی و بی رحمی افراط کرد تا بر او شوریدند و برادرش ارد را به سلطنت برداشتند. رجوع به تاریخ ایران مشیرالدوله ص 151 شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
با حسیس (ظ: یا جشنس) از مؤلفان دورۀ ساسانی است. کتابی به نام بزرگمهربن بختکان نوشته است و آغاز آن بدین مضمون بوده است: لم یتنازع الرأی متنازعان احدهما مخطی و الاّخر مصیب. (الفهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ شِ شُ)
پسر مهرداد پنجم و ملقب به اوپاتور و معروف به بزرگ. وی در حدود سال 132 قبل از میلاد متولد شد و از سال 120 تا 63 قبل از میلاد سلطنت کرد. از جوانی و آغاز سلطنت اواطلاع دقیقی در دست نیست. به تدریج بر کاپادوکیه، پافلاگونیا، بیثونیا و تمام قسمت جنوبی و شرقی دریای سیاه تسلط یافت. مخالفت وی با شاهان بیثونیا مقابله و دشمنانگی وی را با دولت روم باعث شد مهرداد سه بار بارومیان جنگید و این جنگها در تاریخ به نام جنگهای مهردادی معروف است. مهرداد در نخستین جنگ مهردادی که از 88 تا 84 قبل از میلاد طول کشید در ابتدا پیروزیهایی به دست آورد تا اینکه سردار وی در یونان از دست سولا سردار رومی شکست خورد و مهرداد ناچار به صلح شد و غرامت زیادی پرداخت. دومین جنگ مهردادی از 83 تا 81 قبل از میلاد طول کشید. در این جنگ مهرداد سپاهیان رومی را شکست داد و پونتوس را مورد حمله قرار داد. در سومین جنگ 74-64 قبل از میلاد) مهرداد بیثونیا را متصرف شد و پونتوس را از نو فتح کرد (68-67 قبل از میلاد). اما از پومپی سردار رومی در 66 قبل از میلاد شکست خورد و به کریمه گریخت و سرانجام خودکشی کرد. مهرداد ششم یکی از بزرگترین سرداران تاریخ و بزرگترین دشمن روم در تمام قرون و اعصار بوده است. رجوع به تاریخ ایران مشیرالدوله صص 147-149 شود
لغت نامه دهخدا
ماه پنجم هر سال شمسی، هفتمین روز هر ماه شمسی: روز مرداد مژده داد بدان که جهان شد بطبع باز جوان. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرداد
تصویر مرداد
((مُ))
نام روز هفتم از هر ماه خورشیدی، نام ماه پنجم از سال خورشیدی، امشاسپند موکل بر گیاه
فرهنگ فارسی معین
خواب ماه مرداد در این ماه: از والدین به شما پول به ارث می رسد.
خواب ماه مرداد در ماه دیگر: موفقیت بزرگ
شما در ماه مرداد متولد شده اید: همه چیز در زندگی شما بخوبی پیش خواهد رفت.
فرزندان شما در ماه مرداد متولد می شوند: ثروت بزرگ
خواب ماه مرداد در بهار: خبرهای بد
خواب ماه مرداد در تابستان: خبرهای خوش که امیدش را نداشته اید.
خواب ماه مرداد در پائیز: دردسر و ناامیدی
خواب ماه مرداد در زمستان: سفری طولانی در پیش دارید - کتاب سرزمین رویاها
فرهنگ جامع تعبیر خواب