جدول جو
جدول جو

معنی منیزی - جستجوی لغت در جدول جو

منیزی
دارویی طبی که برای رفع سوء هاضمه به کار می رود، تباشیر فرنگی
تصویری از منیزی
تصویر منیزی
فرهنگ فارسی عمید
منیزی(مَنْ یَ)
طباشیر فرنگی. تباشیر فرنگی. (یادداشت مرحوم دهخدا). فرمول آن اکسید منیزیوم است. حاجی منیزی که به عنوان دارو به کار می رود کربنات قلیایی منیزیم است. منیزی سیال محلولی از بی کربنات منیزیم است. (فرهنگ اصطلاحات علمی)
لغت نامه دهخدا
منیزی
فرانسوی تباشیر فرنگی طباشیر فرنگی یا منیزی کلسینه. طباشیر فرنگی مکلس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ممیزی
تصویر ممیزی
رسیدگی مالیاتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیزیوم
تصویر منیزیوم
فلزی نقره ای رنگ، سبک، غیرقابل تورق و مفتول شدن که در هوا با نور خیره کننده ای می سوزد و در تهیۀ آلیاژهای سبک و باتری سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
نمکی تلخ مزه که از آب دریا و بعضی آب های معدنی به دست می آید و در طب به عنوان مسهل به کار می رود، سولفات منیزیم، نمک فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
منسوب به منین از قراء جبل ستین در دمشق است. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
شهاب الدین احمد بن علی منینی (1089-1172 هجری قمری) از علماء دمشق و منسوب به منین است که از قراء دمشق میباشد. او راست: شرح تاریخ عتبی در دو جلد و الاعلام فی فضائل الشام و فرائدالسنیه فی الفوائدالنحویه. وی در منین به دنیا آمد و در دمشق درگذشت. (اعلام زرکلی ج 1 ص 56)
لغت نامه دهخدا
(مَ نِ کِ)
نام مملکتی در شمال چین. (ناظم الاطباء). ماچین. مهاچین. (یادداشت مرحوم دهخدا). چین جنوبی که ماچین نیز خوانده می شد در مقابل ختای یعنی چین شمالی. (از تاریخ مغول ص 153 و 161). عبارت است از چین جنوبی که آن را ماچین و مهاچین یعنی چین بزرگ و مغولان ننکیاس گویند. (حاشیۀ جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 186) : گردونی چند بالش می بیند که به خزانه می برند از فتح شهری در منزی. (جهانگشای جوینی ایضاً ج 1 ص 186). چون معلوم شد که از اقلیم ختای منزی که اقصای ختای است از طاعت منزه اند و ازایلی بر کرانه. (جهانگشای جوینی ایضاً ص 211). به اطلاع اطباء ما آن را ’شاه خلق’ گویند به زبان منزی و ختایی ’چه’ گویند. (کتاب الاخبار و الاّثار رشیدالدین فضل اﷲ از سبک شناسی ج 3 ص 177). در آن وقت چون منکوقاآن به فتح ممالک منزی مشغول شد. (جامعالتواریخ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
منسوب به منازگرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به منازگرد و مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ مَیْ یِ)
بررسی و تشخیص، بررسی محصول ملکی یا املاکی برای تعیین مالیات آن. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، بررسی درآمد کسبه و پیشه وران برای تشخیص مالیات آنان حسب موازین قانونی. بازدید
لغت نامه دهخدا
(مَنْ یَ یُ)
عنصری است با علامت اختصاری Mg و جرم اتمی 24/312 و عدد اتمی 12. فلزی است سبک با جلای نقره ای به سنگینی ویژۀ 1/74 و نقطۀ ذوب 651 درجۀ صدبخشی (سانتی گراد). در هوا به آسانی جلای خود را از دست می دهد و کدر می شود. بانور سفید خیره کننده ای می سوزد و تبدیل به اکسید منیزیم میشود. ترکیبات آن به صورت کربنات منیزیم دولومیت و کارنالیت در طبیعت یافت میشوند. از عناصر ضروری حیات است. زیرا سبزینۀ گیاهان ترکیب آلی منیزیم دار است. منیزیم را از الکترولیز کارنالیت مذاب به دست میاورند. این فلز به مصرف تهیۀ آلیاژهای سبک می رسد. سابقاً در عکاسی از نوارهای آن استفاده میکردند. (از فرهنگ اصطلاحات علمی).
- اکسید دو منیزیم یا منیزی کلسینه، به صورت گرد سفید و به شکل خیلی سبک و بدون بو و مزه وجود دارد. بسیار کم در آب سرد حل میشود و در آب جوشان کمتر محلول است. محلول مایی آن در مقابل تورنسل قلیایی میباشد. رطوبت و انیدرید کربنیک هوا را با مرور به خود می گیرد. از این جهت آن را باید در شیشه های سربسته نگاهداری کنند. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ایضاً).
- سولفات دو منیزیم، ملح سدلیتز به صورت تبلورات منشوری اورتورومبیک درخشان، بی بو و بی رنگ است. مزۀ آن شور و تلخ میباشد. در مقابل هوا کمی آب تبلور خود را از دست میدهد. در یک قسمت آب 15 زینه و0/3 قسمت آب صد زینه حل میشود و در الکل غیر محلول است. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 146).
- منیزی کربناته یا منیزی بلانش یا هیدرو کربنات دو منیزیم، گرد سفید بسیار سبک و بی بو و بدون مزه است و تقریباً در آب سرد و آب جوش حل نمیشود و به سهولت بوی بخارهای معطر را میگیرد از این روی آن را در شیشه های دربسته نگاهداری میکنند. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 146)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
منسوب به مویز. آنچه به مویز نسبت و تعلق دارد. از مویز. (از یادداشت مؤلف) ، شراب که از مویز سازندش. (از یادداشت مؤلف) : شراب مویزی آنچه از او صافی باشد مانند شراب ممزوج باشد. (نوروزنامه). و رجوع به مویز شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نکویی کننده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُو سُ)
دهی است از دهستان امیراندگان بخش خاش شهرستان زاهدان که در 70000 گزی جنوب خاش و 22000 گزی خاور شوسۀ ایرانشهر به خاش واقع شده است. هوای آن گرم مالاریایی و سکنه آن 200 تن است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و برنج و خرما و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
فلزی است سبک با جلای نقره ای به سنگینی ویژه 47/1 و نقطه ذوب 156 درجه سانتی گراد، در هوا به آسانی جلای خود را از دست میدهد و کدر میشود، با نور سفید خیره کننده ای میسوزد و تبدیل به اکسید منیزیم میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویزی
تصویر مویزی
منسوب به مویز، نوعی شراب که از مویز (زبیب) گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منیز
تصویر منیز
من نیز، من هم: (چون ابراهیم آن سخن بشنید گفت: یارب اگر منیز تا پنج سال دیگر چنین ضعیف خواهم شد مرا نیز زندگانی مده،) (تفسیر طبری 171: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میزی
تصویر میزی
مازو
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده ویزیتاری وا رسی ارزیابی باز دید تمییز تشخیص، رسیدگی تحقیق وارسی بازدید (فره)، ارزیابی مالیاتی: (تعدیل و ممیزی بسیاری از ممالک ایران... (بزمان ناصر الدین شاه)) (الماثرو الاثار 130) یا اداره ممیزی اداره ای در وزارت دارایی (مالیه) که وظیفه آن تعیین مقدار مالیات اراضی و املاک است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنیزی
تصویر کنیزی
کنیز بودن: به کنیزی گرم قبول کند بکنم ناز بر مه و اختر
فرهنگ لغت هوشیار
بخشاد فلزی است محکم با جلای نقره یی و دارای وزن مخصوصی مساوی با 75، 1 و بنابراین جزو فلزات سبک وزن است. بهمین جهت برای ساختن هواپیماهااز آن استفاده میکنند. وزن اتمیش 4، 24 است و در حدود 700 درجه ذوب میشود. نوارهای این فلز و یا گرد آن در برابر هوا با شعله خیره کننده ای میسوزند و اکسید منیزیوم میدهند. منیزیوم بخار آب را در گرمای 100 درجه تجزیه کرده و اکسید منیزیوم و ئیدروژن میدهد. این فلز از عناصر فراوان طبیعت است بطوریکه 68، 2 درصد قشر زمین از این فلز است ولی بحالت آزاد وجود ندارد. ترکیبات مهم آن عبارتند از کربنات منیزیوم که به طباشیر فرنگی نیز موسوم است و کربنات مضاعف کلسیم و منیزیوم که بنام دولومیت نامیده میشود. در آب دریا بصورت کلرور و سولفات و همچنین در ترکیب کانیهای دیگر بصورت سیلیکات وجود دارد. استحکام منیزیوم از آلومینیوم کمتر است ولی آلیاژهایش بسیار محکمند. منیزیوم در برابر هوا فاسد نمیشود زیرا از یک لایه نازک اکسید منیزیوم پوشیده میشود و بقیه فلز را محافظت میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سولفات دو منیزی
تصویر سولفات دو منیزی
نمگ فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممیزی
تصویر ممیزی
((مُ مَ یِّ))
وارسی، رسیدگی، ارزیابی مالیاتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منیزیم
تصویر منیزیم
((مَ یِ یُ))
منیزیوم، فلزی است سبک و با جلای نقره ای که در هوا به آسانی جلای خود را از دست می دهد و کدر می شود. با نور سفید خیره کننده ای می سوزد و به اکسید منیزیم تبدیل می شود. این فلز از عناصر فراوان طبیعت است ولی به حالت آزاد وجود ندار
فرهنگ فارسی معین
ارزیابی، بررسی، تحقیق، تفتیش، رسیدگی، سانسور، وارسی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مشت
فرهنگ گویش مازندرانی