جدول جو
جدول جو

معنی منیزیم

منیزیم((مَ یِ یُ))
منیزیوم، فلزی است سبک و با جلای نقره ای که در هوا به آسانی جلای خود را از دست می دهد و کدر می شود. با نور سفید خیره کننده ای می سوزد و به اکسید منیزیم تبدیل می شود. این فلز از عناصر فراوان طبیعت است ولی به حالت آزاد وجود ندار
تصویری از منیزیم
تصویر منیزیم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با منیزیم

منیزیم

منیزیم
فلزی است سبک با جلای نقره ای به سنگینی ویژه 47/1 و نقطه ذوب 156 درجه سانتی گراد، در هوا به آسانی جلای خود را از دست میدهد و کدر میشود، با نور سفید خیره کننده ای میسوزد و تبدیل به اکسید منیزیم میشود
فرهنگ لغت هوشیار

منیزیم

منیزیم
عنصری است با علامت اختصاری Mg و جرم اتمی 24/312 و عدد اتمی 12. فلزی است سبک با جلای نقره ای به سنگینی ویژۀ 1/74 و نقطۀ ذوب 651 درجۀ صدبخشی (سانتی گراد). در هوا به آسانی جلای خود را از دست می دهد و کدر می شود. بانور سفید خیره کننده ای می سوزد و تبدیل به اکسید منیزیم میشود. ترکیبات آن به صورت کربنات منیزیم دولومیت و کارنالیت در طبیعت یافت میشوند. از عناصر ضروری حیات است. زیرا سبزینۀ گیاهان ترکیب آلی منیزیم دار است. منیزیم را از الکترولیز کارنالیت مذاب به دست میاورند. این فلز به مصرف تهیۀ آلیاژهای سبک می رسد. سابقاً در عکاسی از نوارهای آن استفاده میکردند. (از فرهنگ اصطلاحات علمی).
- اکسید دو منیزیم یا منیزی کلسینه، به صورت گرد سفید و به شکل خیلی سبک و بدون بو و مزه وجود دارد. بسیار کم در آب سرد حل میشود و در آب جوشان کمتر محلول است. محلول مایی آن در مقابل تورنسل قلیایی میباشد. رطوبت و انیدرید کربنیک هوا را با مرور به خود می گیرد. از این جهت آن را باید در شیشه های سربسته نگاهداری کنند. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ایضاً).
- سولفات دو منیزیم، ملح سدلیتز به صورت تبلورات منشوری اورتورومبیک درخشان، بی بو و بی رنگ است. مزۀ آن شور و تلخ میباشد. در مقابل هوا کمی آب تبلور خود را از دست میدهد. در یک قسمت آب 15 زینه و0/3 قسمت آب صد زینه حل میشود و در الکل غیر محلول است. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 146).
- منیزی کربناته یا منیزی بلانش یا هیدرو کربنات دو منیزیم، گرد سفید بسیار سبک و بی بو و بدون مزه است و تقریباً در آب سرد و آب جوش حل نمیشود و به سهولت بوی بخارهای معطر را میگیرد از این روی آن را در شیشه های دربسته نگاهداری میکنند. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 146)
لغت نامه دهخدا

منیزیوم

منیزیوم
فلزی نقره ای رنگ، سبک، غیرقابل تورق و مفتول شدن که در هوا با نور خیره کننده ای می سوزد و در تهیۀ آلیاژهای سبک و باتری سازی به کار می رود
منیزیوم
فرهنگ فارسی عمید

منیزیوم

منیزیوم
بخشاد فلزی است محکم با جلای نقره یی و دارای وزن مخصوصی مساوی با 75، 1 و بنابراین جزو فلزات سبک وزن است. بهمین جهت برای ساختن هواپیماهااز آن استفاده میکنند. وزن اتمیش 4، 24 است و در حدود 700 درجه ذوب میشود. نوارهای این فلز و یا گرد آن در برابر هوا با شعله خیره کننده ای میسوزند و اکسید منیزیوم میدهند. منیزیوم بخار آب را در گرمای 100 درجه تجزیه کرده و اکسید منیزیوم و ئیدروژن میدهد. این فلز از عناصر فراوان طبیعت است بطوریکه 68، 2 درصد قشر زمین از این فلز است ولی بحالت آزاد وجود ندارد. ترکیبات مهم آن عبارتند از کربنات منیزیوم که به طباشیر فرنگی نیز موسوم است و کربنات مضاعف کلسیم و منیزیوم که بنام دولومیت نامیده میشود. در آب دریا بصورت کلرور و سولفات و همچنین در ترکیب کانیهای دیگر بصورت سیلیکات وجود دارد. استحکام منیزیوم از آلومینیوم کمتر است ولی آلیاژهایش بسیار محکمند. منیزیوم در برابر هوا فاسد نمیشود زیرا از یک لایه نازک اکسید منیزیوم پوشیده میشود و بقیه فلز را محافظت میکند
فرهنگ لغت هوشیار

منیزی

منیزی
دارویی طبی که برای رفع سوء هاضمه به کار می رود، تباشیر فرنگی
منیزی
فرهنگ فارسی عمید

منیزی

منیزی
فرانسوی تباشیر فرنگی طباشیر فرنگی یا منیزی کلسینه. طباشیر فرنگی مکلس
فرهنگ لغت هوشیار

منیزی

منیزی
طباشیر فرنگی. تباشیر فرنگی. (یادداشت مرحوم دهخدا). فرمول آن اکسید منیزیوم است. حاجی منیزی که به عنوان دارو به کار می رود کربنات قلیایی منیزیم است. منیزی سیال محلولی از بی کربنات منیزیم است. (فرهنگ اصطلاحات علمی)
لغت نامه دهخدا

من یزید

من یزید
مزایده حراج: دنیا بعرض فقر بده من یزید کام گوهر تمام عیار ارزد این بها. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار