گنگ و آن لوله ای باشد بزرگ که کوزه گران به جهت مجرای آب از گل سازند و پزند. (برهان). ممر آب که کوزه گران از سفال سازند و به آهک مضبوط کنند تا آب از میانش بگذرد و آن را به کاف فارسی ’گنگ’ نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (از رشیدی). ممر آب باشدکه کوزه گران از گل سازند و آن را بر سر هم با آهک نصب نمایند تا آب از میانش بگذرد و آن را گنگ نیز گویند. (جهانگیری). تنبوشه. مصحف گنگ. (فرهنگ نظام)
گنگ و آن لوله ای باشد بزرگ که کوزه گران به جهت مجرای آب از گل سازند و پزند. (برهان). ممر آب که کوزه گران از سفال سازند و به آهک مضبوط کنند تا آب از میانش بگذرد و آن را به کاف فارسی ’گنگ’ نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (از رشیدی). ممر آب باشدکه کوزه گران از گل سازند و آن را بر سر هم با آهک نصب نمایند تا آب از میانش بگذرد و آن را گنگ نیز گویند. (جهانگیری). تنبوشه. مصحف گُنگ. (فرهنگ نظام)
غله ای باشد کوچکتر از ماش و سیاه رنگ بود و بعضی گویند نوعی حبوب است و آن سرخ رنگ میباشد و مشابهتی به نان خواه دارد اما بزرگتر از نان خواه است و خوردن آن عقل را مختل گرداند و آدمی را مست کند و گاهی در معاجین به کار برند. (برهان). ماش سبز. (انجمن آرا). به هندی ماش است. (تحفۀ حکیم مؤمن). ماش سبز که در شیراز بنوماش گویند و منج معرب آن است. (فرهنگ رشیدی) : به خوشه در از بهر بیرون شدن چنان جمله شد ماش و منگ و نخود. ناصرخسرو. ، مگس عسل و معرب آن منج است. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) : زاده از من فضیلت و دانش چون شکر از نی و عسل از منگ. منصور شیرازی (از انجمن آرا)
غله ای باشد کوچکتر از ماش و سیاه رنگ بود و بعضی گویند نوعی حبوب است و آن سرخ رنگ میباشد و مشابهتی به نان خواه دارد اما بزرگتر از نان خواه است و خوردن آن عقل را مختل گرداند و آدمی را مست کند و گاهی در معاجین به کار برند. (برهان). ماش سبز. (انجمن آرا). به هندی ماش است. (تحفۀ حکیم مؤمن). ماش سبز که در شیراز بنوماش گویند و منج معرب آن است. (فرهنگ رشیدی) : به خوشه در از بهر بیرون شدن چنان جمله شد ماش و منگ و نخود. ناصرخسرو. ، مگس عسل و معرب آن منج است. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) : زاده از من فضیلت و دانش چون شکر از نی و عسل از منگ. منصور شیرازی (از انجمن آرا)
داسگاله، داس کوچک، علف بر، دستگاله، دستغاله، داس، آلتی آهنی و سرکج با دستۀ چوبی که دم آن تیز و دندانه دار است و با آن گیاه ها و حاصل مزارع را از روی زمین درو می کنند، جاخسوک، مخلب، خاشوش، جاخشوک، محصد، جاغسوک
داسگاله، داس کوچک، علف بر، دَستگاله، دَستغاله، داس، آلتی آهنی و سرکج با دستۀ چوبی که دم آن تیز و دندانه دار است و با آن گیاه ها و حاصل مزارع را از روی زمین درو می کنند، جاخسوک، مِخلَب، خاشوش، جاخشوک، مِحصَد، جاغسوک
فرانسوی میناک از تو پال ها فلزی است که اول بار در سال 1774 م. توسط شیل شیمی دان سوئدی در سنگهای معدنی مغنسیا (بی اکسید منگنز) شناخته شده. این فلز در طبیعت بصورت اکسید سه ظرفیتی خشک موسوم به برونیت و یا بصورت اکسید سه ظرفیتی آبدار موسوم به آسردز و همچنین بصورت اکسید ملحی موسوم به هس منیت و همچنین بصورت مغنسیا که بنام پیرولوزیت نیز موسوم است وجود دارد. برای استخراج این فلز از سنگهای معدنی آن سنگها را معمولا بوسیله زغال احیا میکنند. رنگ این فلز خاکستری متمایل به سفید و دارای جلای نقره یی است و در برابر هوا بسیار دیر اکسیده میشود. وزن مخصوصش 2، 7 و وزن اتمیش 55 است و در 1250 درجه ذوب میگردد
فرانسوی میناک از تو پال ها فلزی است که اول بار در سال 1774 م. توسط شیل شیمی دان سوئدی در سنگهای معدنی مغنسیا (بی اکسید منگنز) شناخته شده. این فلز در طبیعت بصورت اکسید سه ظرفیتی خشک موسوم به برونیت و یا بصورت اکسید سه ظرفیتی آبدار موسوم به آسردز و همچنین بصورت اکسید ملحی موسوم به هس منیت و همچنین بصورت مغنسیا که بنام پیرولوزیت نیز موسوم است وجود دارد. برای استخراج این فلز از سنگهای معدنی آن سنگها را معمولا بوسیله زغال احیا میکنند. رنگ این فلز خاکستری متمایل به سفید و دارای جلای نقره یی است و در برابر هوا بسیار دیر اکسیده میشود. وزن مخصوصش 2، 7 و وزن اتمیش 55 است و در 1250 درجه ذوب میگردد
ابزاریست که بوسیله آن دگمه و جا دگمه سازند، آلتی فلزی که چیزی را در میان یا زیر آن گذارند و تحت فشار قرار دهند، آلتی که بوسیله آن آب گیری. را استخراج کنند آب میوه گیری، آلتی که بوسیله آن روغن بزورات را استخراج کنند
ابزاریست که بوسیله آن دگمه و جا دگمه سازند، آلتی فلزی که چیزی را در میان یا زیر آن گذارند و تحت فشار قرار دهند، آلتی که بوسیله آن آب گیری. را استخراج کنند آب میوه گیری، آلتی که بوسیله آن روغن بزورات را استخراج کنند
منسوب به منگنه یا تکمه (دگمه) منگنه یی. نوعی دگمه که از جنس پارچه لباس سازند بدین طریق که پارچه مورد نیاز را روی جیبهایی که برای این کار میسازند قرار میدهند و توسط دستگاه فشار در هم محکم کنند
منسوب به منگنه یا تکمه (دگمه) منگنه یی. نوعی دگمه که از جنس پارچه لباس سازند بدین طریق که پارچه مورد نیاز را روی جیبهایی که برای این کار میسازند قرار میدهند و توسط دستگاه فشار در هم محکم کنند
بچه زیبا و با نمک، شاد و با نشاط. یا شنگول (و) منگول. شاد و با نشاط. توضیح شنگول و منگول و حپک (حپه) انگور نام سه بزغاله است که در قصه شنگول و منگول فرزند بز هستند و گرگ شنگول و منگول را می خورد و بز با شاخ خود آنها را از شکم گرگ بیرون می آورد
بچه زیبا و با نمک، شاد و با نشاط. یا شنگول (و) منگول. شاد و با نشاط. توضیح شنگول و منگول و حپک (حپه) انگور نام سه بزغاله است که در قصه شنگول و منگول فرزند بز هستند و گرگ شنگول و منگول را می خورد و بز با شاخ خود آنها را از شکم گرگ بیرون می آورد
آهسته و زیر لب سخن گفتن لندیدن: (این بمنگیدند در زیر زبان آن اسیران با هم اندر بحث آن. {} تا موکل نشنود بر ما جهد خود سخن در گوش آن سلطان برد) (مثنوی. نیک. 259: 3)
آهسته و زیر لب سخن گفتن لندیدن: (این بمنگیدند در زیر زبان آن اسیران با هم اندر بحث آن. {} تا موکل نشنود بر ما جهد خود سخن در گوش آن سلطان برد) (مثنوی. نیک. 259: 3)