آهسته و زیر لب سخن گفتن لندیدن: (این بمنگیدند در زیر زبان آن اسیران با هم اندر بحث آن. {} تا موکل نشنود بر ما جهد خود سخن در گوش آن سلطان برد) (مثنوی. نیک. 259: 3)
لندیدن آهسته آهسته و زیر لب سخن گفتن باشد از روی قهر و غضب. (برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا). آهسته و زیر لب سخن گفتن. (فرهنگ رشیدی) : این به منگیدن در زیر زبان آن اسیران با هم اندر بحث آن تا موکل نشنود بر ما جهد خود سخن در گوش آن سلطان برد. مولوی (از حاشیۀ برهان چ معین). پس همی منگید با خود زیر لب در جواب فکرتم آن بوالعجب. مولوی. ، از بینی حرف زدن. (برهان) (ناظم الاطباء). غنه. (منتهی الارب). خَمْخَمه. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ملاحی شود