معنی منهاج - جستجوی لغت در جدول جو
منهاج
راه راست، راه روشن و آشکار
راه راست، راه روشن و آشکار
تصویر منهاج
فرهنگ فارسی عمید
منهاج
راه روشن، راه راست و گشاد
راه روشن، راه راست و گشاد
تصویر منهاج
فرهنگ لغت هوشیار
منهاج
((مِ))
راه، راه آشکار، جمع مناهج
راه، راه آشکار، جمع مناهج
تصویر منهاج
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر انهاج
انهاج
آشکار شدن راه
آشکار شدن راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مناهج
مناهج
منهج ها، راههای راست، راههای آشکار، راههای پیدا و گشاده، جمع واژۀ منهج
منهج ها، راههای راست، راههای آشکار، راههای پیدا و گشاده، جمعِ واژۀ منهج
فرهنگ فارسی عمید
تصویر منتاج
منتاج
پر رود پر زای: زن
پر رود پر زای: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مناهج
مناهج
جمع منهج، راه های راست، راستراه ها
جمع منهج، راه های راست، راستراه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منضاج
منضاج
بابزن سیخ کباب
بابزن سیخ کباب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منهاه
منهاه
پایان، خرد
پایان، خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منهال
منهال
بخشنده: مرد، فرو ریز: چون ریگتوده
بخشنده: مرد، فرو ریز: چون ریگتوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انهاج
انهاج
((اِ))
راه پیدا کردن، پیدا و گشاده شدن راه
راه پیدا کردن، پیدا و گشاده شدن راه
فرهنگ فارسی معین
تصویر مناهج
مناهج
((مَ هِ))
جمع منهج
جمع منهج
فرهنگ فارسی معین
تصویر منهج
منهج
راه راست، راه آشکار، راه پیدا و گشاده
راه راست، راه آشکار، راه پیدا و گشاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر منها
منها
تفریق، علامت تفریق، (حرف اضافه + ضمیر) از او، از آن
تفریق، علامت تفریق، (حرف اضافه + ضمیر) از او، از آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر منهج
منهج
راه پیدا و گشاد و روشن و فراخ
راه پیدا و گشاد و روشن و فراخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منها
منها
در تفریق حساب بکار میرود، از آن کسر شده
در تفریق حساب بکار میرود، از آن کسر شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منهج
منهج
((مِ یا مَ هَ))
راه، روش، طریقه، جمع مناهج
راه، روش، طریقه، جمع مناهج
فرهنگ فارسی معین
تصویر منها
منها
((مِ))
از آن (مونث یا جمع)، تفریق، کاهش در ریاضیات
از آن (مونث یا جمع)، تفریق، کاهش در ریاضیات
فرهنگ فارسی معین