جدول جو
جدول جو

معنی منن - جستجوی لغت در جدول جو

منن
منت ها، نیکویی و احسانی را که شخص درباره های کسی کرده به یاد او آوردن و به رخ وی کشیدن، نیکویی ها، احسان ها، جمع واژۀ منت
تصویری از منن
تصویر منن
فرهنگ فارسی عمید
منن
جمع منت
تصویری از منن
تصویر منن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مننژ
تصویر مننژ
پرده های سه لایۀ مغز شامل سخت شامه، عنکبوتیه و نرم شامه، غشای دماغی، رویۀ مغز، با شام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مننژیت
تصویر مننژیت
ورم و التهاب پرده های مغز با علائمی چون تب، سردرد شدید، استفراغ و سفتی گردن که عدم توجه به موقع باعث مرگ می شود
فرهنگ فارسی عمید
مرضی است که پرده های دماغ و نخاع را عارض میشود و عبارت از التهاب فضای زیر عنکبوتیه (دومین غشا دماغی و نخاعی) است. عامل این مرض بیشتر یکی از باکتریهای کروی بنام مننگکوک میباشد ولی میکربهای دیگر هم در پیدایش آن دخالت دارند. این مرض ابتدا با حالت زکام و گاهی سر درد و تب سبک و کوفتگی بدن و جاری شدن مایع چرکی از بینی شروع میشود ولی گاه شروع آن بدون عوارض و غیرمحسوس است. مبتلایان باین مرض ممکنست بی اشکال و با احساس کمی کوفتگی پس از یک حالت زکام بطرف بهبود روند و یا آنکه بر عکس بسوی مننژیت سوق شوند. زکام ابتدای مننژیت بسیار ساری است و مبتلایان باین زکام حامل میکرب آن هستند و بیماری زکام را باطرافیان منتقل میکنند و ممکنست که خود با همین زکام نخستین بهبود یابند ولی دیگری را مبتلی به مننژیت سازند. باید توجه کرد که خود مرض مننژیت همه گیر نیست ولی زکام اولیه همه گیر و بسیار ساری است. در برخی اشخاص ممکنست میکرب مرض مستقیما وارد خون شود و تولید عفونت خون نماید. فصل اشاعه این مرض بیشتر زمستان و بهار است و کودکان و افراد مسن بیشتر مبتلی میشوند ولی جوانان نیز از آن معاف نیستند. شروع مرض مننژیت معمولا باتب شدید (40 درجه) لرز سردرد قی یبوست و گاهی آنژین قرمز شروع میشود و زمانی هم باحمله هذیان آور وقتی نیز با انقباضاتی که کم و بیش عمومی است آغاز میگردد. پس از 48 ساعت (گاهی کمی زودتر و یا کمی دیرتر) علایم مننژیت ظاهر میشوند. در این مرحله سر درد شدت دارد استفراغ های صفرایی یا غذایی آغاز میگردند. بیمار از کمر دردی شدید شکایت دارد. با شروع درمان سریع مرض مذکور زود معالجه میشود سرسام التهاب اغشیه دماغی و نخاعی ورم اغشیه دماغ و نخاع ورم پرده های دماغ و نخاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مننتصر
تصویر مننتصر
پیروزی یابنده پیروز مند
فرهنگ لغت هوشیار
((مِ نَ))
بیماری پرده های مننژیت (پرده هایی که از خارج روی مغز تیره مهره داران را می پوشاند) که ضمن آن فضای زیر عنکبوتیه ملتهب می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منا
تصویر منا
(دخترانه)
امیدها
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از متن
تصویر متن
نویسه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منش
تصویر منش
شخصیت، عادت، طبع، خصلت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ذنن
تصویر ذنن
پلیدی سرگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنن
تصویر بنن
(دخترانه)
شاه کوه، جای سخت درکوه (نگارش کردی: بهنهن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مسن
تصویر مسن
سالخورده، کهنسال، پیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منع
تصویر منع
بازداری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دنن
تصویر دنن
خمیده پشت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنن
تصویر زنن
تنگ، کم: آب آب کم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنن
تصویر تنن
فرانسوی گوهر مازو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنن
تصویر سنن
جمع سنت، راه و روش، طرز و طور و طریقت و سبیل، راه روشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منش
تصویر منش
خو، سرشت، طبیعت، همت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معن
تصویر معن
سهل و آسان در حاجت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسنن
تصویر مسنن
دندان ساز، دندان پزشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقنن
تصویر مقنن
قانون گذار، قانون شناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منشن
تصویر منشن
منش، خو، سرشت، طبیعت، همت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسن
تصویر مسن
سال خورده، کلان سال، پیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منع
تصویر منع
بازداشتن کسی از کاری یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منج
تصویر منج
تخم گیاه، تخم و دانۀ هر گیاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدن
تصویر مدن
مدینه ها، شهرها، جمع واژۀ مدینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مون
تصویر مون
مئونت، خرج، هزینه، رنج، محنت، لوازم معیشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منون
تصویر منون
کلمه ای که به آن تنوین داده شود، تنوین دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محن
تصویر محن
محنت ها، بلاها، سختی ها، رنج ها، جمع واژۀ محنت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجن
تصویر مجن
سپر، آنچه از فلز به شکل میله، نوار یا تخته درست می کنند و برای مقاومت یا محافظت در جلو چیز دیگر قرار می دهند مثلاً سپر ماشین
آلتی صفحه ای از جنس چرم یا فلز که در جنگ ها برای جلوگیری از ضربه خوردن به سر و سینه استفاده می شود، ترس، اسپر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منی
تصویر منی
من گفتن، من من زدن، کبر، غرور، خودبینی، خودستایی، برای مثال بر بدی های بدان رحمت کنید / بر منی خویش بین لعنت کنید (مولوی - ۱۷۱)، نه در ابتدا بودی آب منی / اگر مردی از سر به در کن «منی» (سعدی۱ - ۱۷۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منگ
تصویر منگ
زنبور عسل، نوعی زنبور کوچک به رنگ زرد یا قهوه ای که موم و عسل تولید می کند، مگس انگبین، گوژانگبین، نحله، منج، کبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منج
تصویر منج
زنبور عسل، نوعی زنبور کوچک به رنگ زرد یا قهوه ای که موم و عسل تولید می کند، مگس انگبین، گوژانگبین، نحله، منگ، کبت، برای مثال هرچند حقیرم سخنم عالی و شیرین / آری عسل شیرین نآید مگر از منج (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسن
تصویر مسن
سوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فسان، فسن، سان، سان ساو، سنگ ساو، سامیز
فرهنگ فارسی عمید