جدول جو
جدول جو

معنی منشیانه - جستجوی لغت در جدول جو

منشیانه
به سبک و روش منشیان مانند منشیان
تصویری از منشیانه
تصویر منشیانه
فرهنگ فارسی عمید
منشیانه(مُ نَ / نِ)
منسوب به انشا و بلاغت و هر آنچه به طور انشا نوشته باشند. (ناظم الاطباء). به سیاق منشیان. به سبک منشیان. رجوع به منشی شود
لغت نامه دهخدا
منشیانه
دبیرانه بسبک منشیان و دبیران
تصویری از منشیانه
تصویر منشیانه
فرهنگ لغت هوشیار
منشیانه
به شیوه منشیان، ادیبانه، دبیرانه، پرتکلف، متکلفانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشیانه
تصویر مشیانه
(دخترانه)
نام نخستین زن در فرهنگ ایران باستان، برابر با حوا در اسطوره های سامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
ویژگی آنچه از روی ناشی گری و بی تجربگی انجام شود، با ناشی گری، از روی ناشی گری و بی تجربگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منصفانه
تصویر منصفانه
از روی عدل و انصاف، عادلانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهیانه
تصویر ماهیانه
ماهانه، ویژگی امری که هر ماه اتفاق می افتد، ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود، در هر ماه، ماهنامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موریانه
تصویر موریانه
نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند
چوب خوٰارک، تافشک، رشمیز، رونجو، ریونجو، لبنگ، دیوک، ارضه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشیانه
تصویر پیشیانه
پیشانه، پیشین، پیشرو، سابق، گذشته، ازل، بالای خانه و صدر مجلس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخفیانه
تصویر مخفیانه
پنهانی نهانیک بطور مخفی پنهانی: مخفیانه وارد باغ شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشیانه
تصویر وحشیانه
سرکشانه تند خویانه تورانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
ندانمکارانه نا آزموده باناشیگری: (اکنون در قسمت کم عمق آب با دست و پا ناشیانه چلپ چلاپ میکرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منشی خانه
تصویر منشی خانه
دبیر خانه دار الانشا دبیر خانه
فرهنگ لغت هوشیار
زنگاری که آهن و فولاد را ضایع میکند بطوریکه از صیقل کردن برطرف نشود، حشره ای مانند مورچه که خوراک آن چوب است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منصفانه
تصویر منصفانه
داد مندانه از روی عدل و انصاف: (اعمال خود را کاملا منصفانه جلوه میدهد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشیانه
تصویر پیشیانه
پیشانه
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه ماه در ماه وجه مواجب و مقرری بکسی دهند همچو سالیانه که سال در سال میدهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخفیانه
تصویر مخفیانه
((مَ نِ))
پنهانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منصفانه
تصویر منصفانه
((مُ ص نِ))
از روی عدل و انصاف
فرهنگ فارسی معین
((نِ))
حشره ای است از راسته آرکیپترها که نزدیک به راسته رگ بالان است. موریانه حشره ای است اجتماعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحشیانه
تصویر وحشیانه
ددمنشانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منصفانه
تصویر منصفانه
دادورانه، دادگرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مخفیانه
تصویر مخفیانه
پنهانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشیانه
تصویر مشیانه
حوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وحشیانه
تصویر وحشیانه
Atrocious, Barbarous, Brutish, Beastly, Savagely, Whooping, Wildly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
Oafishly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخفیانه
تصویر مخفیانه
Secretive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از منصفانه
تصویر منصفانه
Equable, Equitable, Fair
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مغذیانه
تصویر مغذیانه
Nutritiously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخفیانه
تصویر مخفیانه
secreto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مغذیانه
تصویر مغذیانه
nutritivamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشیانه
تصویر ناشیانه
desajeitadamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وحشیانه
تصویر وحشیانه
atroz, bárbaro, bestial, brutal, de forma selvagem, estrondoso, selvagemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از منصفانه
تصویر منصفانه
equilibrado, equitativo, justo
دیکشنری فارسی به پرتغالی