معنی منتقدان - جستجوی لغت در جدول جو
منتقدان
خرده گیران، خرده گیران
ادامه...
خرده گیران، خرده گیران
تصویر منتقدان
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معتقدات
(مُ تَ قَ)
جمع واژۀ معتقد. رجوع به معتقد شود
ادامه...
جَمعِ واژۀ مُعتَقَد. رجوع به معتقد شود
لغت نامه دهخدا
منی دان
(مَ)
کیسه ای که در درون آن مایع منی ذخیره می شود. گاهی به صورت استطاله ای از حفرۀ منی دیده میشود. (فرهنگ اصطلاحات علمی)
ادامه...
کیسه ای که در درون آن مایع منی ذخیره می شود. گاهی به صورت استطاله ای از حفرۀ منی دیده میشود. (فرهنگ اصطلاحات علمی)
لغت نامه دهخدا
منتقلین
جمع منتقل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده را نکنند)
ادامه...
جمع منتقل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده را نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منتقمین
منتقمین
جمع منتقم، کینه کشان
ادامه...
جمع منتقم، کینه کشان
فرهنگ لغت هوشیار
معتقدات
جمع معتقده، باور داشت ها جمع معتقده (معتقد) آنچه مورد اعتقاد است عقیده ها
ادامه...
جمع معتقده، باور داشت ها جمع معتقده (معتقد) آنچه مورد اعتقاد است عقیده ها
فرهنگ لغت هوشیار
معتقدین
جمع معتقد، باور داران جمع معتقد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
ادامه...
جمع معتقد، باور داران جمع معتقد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منتقدین
منتقدین
جمع منتقد، سرهندگان
ادامه...
جمع منتقد، سرهندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر معتقدان
معتقدان
باور داران گروندگان
ادامه...
باور داران گروندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منتقدین
منتقدین
خرده گیران
ادامه...
خرده گیران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر معتقدات
معتقدات
باورها
ادامه...
باورها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر مستبدان
مستبدان
خودکامگان
ادامه...
خودکامگان
فرهنگ واژه فارسی سره
معتقدات
عقاید، عقیده ها، باورها، باورمندی ها
متضاد: اعمال
ادامه...
عقاید، عقیده ها، باورها، باورمندی ها
متضاد: اعمال
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
بشكل نقدي
ادامه...
بِشَكْلِ نَقْدِي
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
Overcritical
ادامه...
Overcritical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
trop critique
ادامه...
trop critique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
terlalu kritis
ادامه...
terlalu kritis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
excessivamente crítico
ادامه...
excessivamente crítico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
zbyt krytyczny
ادامه...
zbyt krytyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
чрезмерно критичный
ادامه...
чрезмерно критичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
надмірно критичний
ادامه...
надмірно критичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
te kritisch
ادامه...
te kritisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
überkritisch
ادامه...
überkritisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
excesivamente crítico
ادامه...
excesivamente crítico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
अत्यधिक आलोचनात्मक
ادامه...
अत्यधिक आलोचनात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
eccessivamente critico
ادامه...
eccessivamente critico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
aşırı eleştirel
ادامه...
aşırı eleştirel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
অতিরিক্ত সমালোচনামূলক
ادامه...
অতিরিক্ত সমালোচনামূলক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
حد سے زیادہ تنقید کرنے والا
ادامه...
حد سے زیادہ تنقید کرنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
วิจารณ์เกินไป
ادامه...
วิจารณ์เกินไป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
kupita kiasi na ukosoaji
ادامه...
kupita kiasi na ukosoaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
ביקורתי מדי
ادامه...
ביקורתי מדי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
过于挑剔的
ادامه...
过于挑剔的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
과도하게 비판적인
ادامه...
과도하게 비판적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر منتقدانه
منتقدانه
مُنتَقِدانِه
過度に批判的な
ادامه...
過度に批判的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی